آرشیو پایان نامه روانشناسی – تنوع فرهنگی در رابطه با فرزند پروری

به رغم اتفاق نظر زیاد در مورد مزایای فرزند پروری مقتدرانه ، گروه های قومی اغلب عقاید وشیوه های فرزند پروری خاص خودشان را دارند . برخی از آنها توقعات متفاوتی دارند که وقتی ارزشهای فرهنگی و شرایط زندگی خانوادگی آنها را در نظر می گیریم ، سازگارانه هستند. برای مثال ، بزرگسالان چینی ، شیوه های تربیت خود را بسیار پرتوقع توصیف می کنند . انها از نظر آموزش و برنامه های اوقات فرزندانشان ، رهنمود بیشتری می دهند     – این تاکید ، بیانگر عقاید کنفوسیوسی به اهمیت انضباط قاطع ، احترام به بزرگترها و آموزش رفتار جامعه پسند است( برنت و همکاران ۱۹۹۳، چائو ،۱۹۹۴ ، هانت سینگر ، خوزه ، و لارسون ، ۱۹۹۸) . در خانواده های آمریکای لاتینی و جزایر آسیایی اقیانوس آرام ، کنترل شدید والدین ( مخصوصا توسط پدر) با محبت شدید مادر همراه    می شود . اعتقاد بر این است که این ترکیب ، فرمانبرداری و تعهد خانوادگی قوی در کودکان ایجاد می کند          ( هاریسون و همکاران ، ۱۹۹۴).

 

پایان نامه - مقاله

 

گرچه بین آمریکاییهای آفریقایی تبار ، تنوع زیادی وجود دارد ، مادران سیاه پوست ( به ویژه آنهایی که جوانتر ، کمتر تحصیل کرده و مجرد هستند) ، اغلب به شیوه بزرگسال محوری متکی هستند به طوری که انتظار دارند فرزندانشان بی چون و چرا اطاعت کنند ( کلی ، پاور و ویمباش ، ۱۹۹۲) . والدین سیاه پوست برای ایجاد اعتماد به نفس ، خویشتنداری و هوشیار بودن ، نسبت به شرایط زندگی مخاطره آمیز ، از شیوه فرزند پروری بسیار قاطع استفاده می کنند ( برودی و فلور ، ۱۹۹۸). هماهنگ با این دیدگاه ، در چندین تحقیق معلوم شد که انضباط بدنی در اوایل کودکی ، پرخاشگری در سالهای دبستانی را فقط در کودکان آمریکایی قفقازی تبار و نه کودکان آمریکایی آفریقایی تبار ، پیش بینی کرد (دی تر- دکارد و دوج ، ۱۹۹۷، دی تر – دکارت و همکاران ، ۱۹۹۶) . این بدان معنی نیست که کتک زدن روش موثری است ، بلکه حاکی از آن است که تفاوتهای قومی در نحوه ای که کودکان رفتار والدین خود را در نظر می گیرند می تواند پیامدهای آن را تغییر دهد . (سید محمدی ، ۱۳۸۵، ۳۸۴).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تحقیقات انجام شده در ارتباط با موضوع پژوهش

 

لازم است که پژوهشگر قبل از جمع آوری اطلاعات و  داده های پژوهش ، پیشینه پژوهش خود را به صورت مفصل مطالعه و تهیه کرده ، سعی نماید که از تجارب پژوهشگران قبلی به نفع اجراء هرچه بهتر تحقیق خود ، سود جوید( عباس زاده ، ۱۳۸۰، ص ۱۳۳ ). همانطوریکه قبلا ذکر شد خلاقیت و تفکر خلاق در عرصه زندگی اجتماعی انسان و تعیین سرنوشت جوامع بویژه از نظر دسترسی به توسعه و رفاه بس مهم و ارزشمند است چرا که فرض براین است که بیش از هرچیز پیشرفت جوامع و سعادت انسان با این عنصر فکری مرتبط است .  بنا براین جنبه های مختلف خلاقیت (از جمله خلاقیت فردی و سازمانی و…) و نتایج آن در طول تاریخ و در تمامی جوامع بویژه کشورهای توسعه یافته مورد تحقیق و

پایان نامه با موضوع سیر تاریخی مطالعات استرس

اصطلاح استرس از زبان انگلیسی گرفته شده و معادل دقیق آن در فارسی کلمه “فشار” است، البته معنای وسیع و طیف گسترده آن را نمی­رساند (شاملو، ۱۳۶۳). این اصطلاح تقریباً از قرن پانزدهم در زبان انگلیسی مورد استفاده قرار گرفت. در این زبان کلمه استرس به معنای فشار یا کشش فیزیکی به کار می­رفت . تا قرن هفدهم کاربرد آن در حوزه های مهندسی معماری تعمیم یافت و از آن پس این کلمه در مفهو م سختی و فلاکت در مورد انسا ن نیز مورد استفاد ه قرار گرفت. به عبارت دیگر، فشار وارد بر فرد جانشین فشار وارد بر شیء شده بود. در اوایل قرن بیستم بعضی از پژوهشگران استرس را در ارتباط با اختلالا ت روان­تنی مطرح کردند. سپس در سال ۱۹۳۰ سلیه تمایز بین علت اختلالات بدنی و آثار آن را مطرح کرد. او علل یا محرک­های خارجی را عامل استرس و حالت عدم تعادل بدن را استر س نامید (شفر[۱] ، ۱۹۸۲)

 

 

برای شناسایی بیشتر واژه استرس باید به تاریخچه آن بازگشت، یعنی زمانی که از این واژه برای رسانیدن مفهوم فشار فیزیکی استفاده می­شد. فیزیک دانان ثابت می­ کنند که بین نیروی وارد بر واحد سطح و فشار حاصل از آن رابطه مستقیم وجود دارد بدین معنا که اگر یک نیوتن نیرو بر یک متر مربع سطح وارد کنیم، یک پاسکال فشار خواهیم داشت؛ رابطه بین این سه مؤلفه را به (A) و مترمربع واحد سطح (F) نیوتن واحد نیرو، (P) نشان می‌دهند که در آن (پاسکال واحد فشار( P = FA  صورت فرمول  است  و هر چه نیرو افزایش یابد، درصورتیکه سطح ثابت باشد، فشار به همان نسبت یا اندازه افزایش می­یابد.

 

 

سلیه [۲](۱۹۵۰) تعریف کاملاً نوینی  برای استرس ارائه داد. وی با تأکید بر سیستم غدد درونریز اظهار داشت که در ارگانیسم هر عامل یا محرکی می ­تواند تغییرات حفاظتی و سازگارکننده ­ای به وجود آورد. به نظر او هر محرک تنش­زا، اگر فشار کافی داشته باشد، ممکن است به ایجاد واکنشی که او آن را سندرم سازگاری کلی نامید، منجر شود.

 

سلیه به هنگام طرح تاریخی این موضوع چنین می­گوید: استرس عبارت است از مجموعه واکنش­های غیراختصاصی که تحت تأثیر محرک های گوناگون در ارگانیسم ایجاد می­ شود. استرس از نظر ماهیت، اختصاصی است، اما منشأ غیراختصاصی دارد. اختصاصی بودن ماهیت آن یعنی اینکه دارای تغییرات کلیشه­ای یکسان و ویژه­ای است که مهم­ترین آنها عبارتند از: واکنش غده قشری فوِق کلیوی، کاهش میزان ائوزینوفنل در خون و رشد زخم در دستگاه گوارش. غیراختصاصی بودن آن از این نظر است که استرس براثر محرک های گوناگون به وجود می­آید (فایلا[۳]، ۱۹۹۱ ؛ آیزنک[۴]، ۲۰۰۰ ). البته سلیه در ابتدا تصور می­کرد که استرس فقط تحت تأثیرعوامل زیان آور، ایجاد می­ شود، ولی بعدها عنوان کرد هرچیز خوشایند و ناخوشایند موجب بروز استرس می­ شود. استرس و اضطراب دو واکنش طبیعی ارگانیسم در موقعیت­های تهدیدکننده­اند که بدون آنها بقای نوع انسان به خطر می­افتد. استرس عاملی است که انسان را در مواجهه با مسائلی که از آنها شناختی ندارد یا اتفاقاتی که  به وضوح ما را مورد تهدید قرار می­دهد، آماده می­سازد. استرس با تشدید جریان خون موجب افزایش فعالیت می‌شود و می ­تواند در دستیابی به اهداف موردنظر مفید واقع شود. ولی میزان زیاد یا طولانی مدت آن نه تنها دیگر مفید نیست، بلکه زیانبار است.

 

اشخاصی که درباره استرس اطلاع کمی دارند، اغلب آن را نوعی نیروی خارجی نیرومند می پندارند که نسبت به آن کنترل اندکی دارند. آنها احساس می کنند در صور ت امکان باید از این فشارها ممانعت به عمل آورند، ولی چنانچه برای شخص امکان گریزی وجود نداشته باشد، باید آن را تحمل کند؛ ولی باید ذکر کرد که در مورد استر س عمل خودکار یا گریز ناپذیر وجود ندارد. هریک از ما در مواجهه با موقعیت بالقوه پرتنش به شیوه کاملاً متفاوتی واکنش نشان می­دهیم و به انتخاب سبک مقابله با آن می­پردازیم. ما می­توانیم راهی را انتخاب کنیم که خود را دچار درماندگی کنیم یا از تجربیات خود لذت ببریم. در استرس عواملی چون زمینه، شرطی شدن، تجربه­های پیشین، مدت زمان و شدت استرس نقش مهمی دارند. واکنش هر فرد در مقابل استرس از الگوی پیچیده افکار و رفتار او نشأت می گیرد. برای مثال، ما بر اساس نوع عقیده­مان نسبت به خود و جهان و چگونگی ارضای خود به تنش پاسخ می­گوییم. همچنین واکنش ما در مقابل تنش به میزان کنترل ما بر زندگی، و وضعیت فعل و انفعالات شخصی و وضعیت جسمانی­مان بستگی دارد. این عوامل و بسیاری دیگر از عوامل حد خاصی از تنش را برای هریک از ما به وجود می­آورند. اگر بتوانیم با استرس­ها به­ طور صحیحی برخورد کنیم، استرس دوستی می­ شود که ما را برای مواجهه با مسائل زندگی نیرو می­دهد، ولی اگر با ضعف با آن برخورد کنیم و اجازه دهیم از کنتر ل ما خارج شود، به شکل دشمنی در می­آید و موجب بروز بیماری­های مختلف بویژه امراض شدید قلبی و ضعف اندام­های بدن می­ شود.

 

 

 

۲-۱-۲-  مفاهیم استرس:

 

استرس، در قرن حاضر یکی از مهم ترین زمینه ­های پژوهش در علوم مختلف به شمار می‌آید. این موضوع توجه دانشمندان رشته‌های مختلف اعم از پزشکان، روان شناسان، فیزیولوژیستها، زیست شناسان و جامعه شناسان را به خود جلب کرده است و هریک جنبه هایی از استرس و عوارض آن را مورد بررسی قرار داده‌اند در دهه­های اخیر همکاری این متخصصان به شکل­ گیری رشته­هایی چون (روان شناسی سلامت)، ( طب روان­تنی)، (طب رفتاری) منجر شده است که تاثیر استرس را بر رفتار، بهداشت روانی  و اختلال‌های روان تنی مورد توجه قرار داده­اند.

 

امروزه به دلیل گسترش عوامل تنش­زا و کاهش توان مقابله انسان در برابر آنها) به دلیل تغییر سبک زندگی(  استرس به پدیده ای پیچیده و بزرگ تبدیل شده است، چرا که تحت تأثیر عوامل متعدد و تعامل میان آنها قرار دارد. از مهم ترین پدیده­هایی که به استرس می­انجامند، می­توان از مهاجرت به شهرهای بزرگ یا کشورهای بیگانه، صنعتی شدن، تحولات روزافزون و سریع علم وفناوری، افزایش جمعیت، عدم پایبندی به آداب و رسوم گذشته، تغییر روابط خانوادگی، تغییر نقش اعضای خانواده، گسستگی روابط خانوادگی، جنگ، اضطراب فراگیر در مورد جنگهای هسته­ای، فقر، معلولیت، بیماری‌های مزمن و تغییر ارزش­های فرهنگی و اجتماعی نام برد (فریدنبرگ و لوی، ۱۹۹۳)

 

بدیهی است که استرس بخش جدایی ناپذیر زندگی بشر است، بنابراین لازم است که تمامی افراد با راه­ها و راهبردهای مقابله با آن آشنا باشند. با شناخت عوامل ایجادکننده استرس می­توان زمینه مقابله با آن را مهیا کرد. صور مختلف حمایت­های اجتماعی، زمینه را برای بازداری و کاهش مشکلات عاطفی و روانی فراهم می­ کند. شدت واقعه تنش­زا، نوع آن، ویژگی­های شخصیتی فرد، سن و تجارب گذشته، از مهمترین متغیرهایی هستند که در اتخاذ روش مقابله تأثیر دارند.

 

حوادثی مانند مر گ عزیزان، سیل، زلزله، بیماری­های مزمن و طلاق، از جمله رویدادهایی هستند که تقریباً در بیشتر افراد استرس ایجاد می­ کنند. میزان تأثیر پاره­ای از رویدادها بر وضع جسمانی و روانی فرد در دوره­ های خاصی از زندگی با سایر دوره­ها متفاوت است .برای مثال، به نظر می­رسد استرس ناشی از مرگ والدین در کودکی بیش از سایر دوره­ های زندگی بر سلامت روانی افراد تأثیر می­گذارد. همچنین استرس ناشی از تعارض با والدین معمولاً در نوجوانی افزایش می­یابد. واکنش به استرس می ­تواند در سازگاری فردی نقش مهمی داشته باشد، افراد در ارزیابی رویدادهای تنش زا با یکدیگر تفاوت دارند. آنان به گونه های متفاوت با استرس سازش پیدا می­ کنند و آن را کاهش می­ دهند.

 

ویژگی­های شخصیتی نیز در ارزیابی و در نتیجه سازگاری فرد با استرس تأثیر دارند، به طوری که گاه دو فرد در مقابل رویداد مشخصی به گونه ای کاملاً متفاوت واکنش نشان می­ دهند. وقوع یک رویداد می ­تواند در فردی سبب بروز اضطراب شدید، افسردگی یا سایر بیماری­های جسمانی و روانی شود، درحالی که همین رویداد ممکن است بر فرد دیگری تأثیر چندان منفی نداشته باشد یا در رفتار او تغییری جزئی ایجاد کند.

 

ارگانیسم برای سازگاری  با موقعیت­های تنش زا  باید کوشش­هایی فراتر از ظرفیت خود به کار برد و پاسخ های مطلوب فیزیولوژیک، روا نشناختی و رفتاری ارائه کند. میزان تحمل افراد در مقابل موقعیت­های تنش­زا، متفاوت است که میزان سازگاری انسان را نسبت به محیط نشان می­دهد .برخی از افراد آستانه مقاومت بالایی دارند و در مقابل استرس آسیب کمتری می­بینند .واکنش­های شناختی، عاطفی، رفتاری و جسمانی، ازجمله واکنش­هایی هستند که افراد در برخورد با استر س نشان می­ دهند.

 

استرس به عنوان یک حقیقت در زندگی مدرن امروزی، مطرح است که بدون شناخت کافی، مدیریت آن میسر نخواهد بود. نخستین گام در کسب شناخت، آشنایی با تعاریف گوناگون این پدیده است. سالی (۱۹۸۳)، استرس را به این صورت تعریف کرده است “پی­آمدی که بر اثر تقاضای محیطی بر روی اورگانیسم به وجود می­آید”؛ اما در نگاهی جامع، بیر و فرانز (۱۹۸۴) برای شناسایی استرس، سه طریق اصلی را مطرح کرده ­اند.

 

۱-به عنوان یک محرک محیطی (نیروی تحمیل شده به یک فرد)

پایان نامه رشته روانشناسی در مورد : استرس، علائم و تأثیرات آن

درونی می­ شود که به آن استرس می‌گویند. سلیه (۱۹۵۰)[۱] استرس را پاسخ های غیراختصاصی که تحت تأثیر محرک های گوناگون در ارگانیسم ایجاد می‌شوند، تعریف کرده، ولی این تعریف چندان مفید نیست، زیرا ماهیت این پاسخ ها به موقعیتی که در آن روی می دهد، بستگی دارد. در این تعریف عوامل مؤثر بر استرس نادیده گرفته شده است .

 

استرس سازه ای پویا و چندبعدی است که روان­شناسان را با چالش مواجه کرده است (ونگ،۱۹۹۰) استرس در مفاهیم مهندسی ریشه دارد و به مقدار فشار بیرونی وارد شده بر اجسام اشاره دارد (لازاروس و فلکمن[۲]، ۱۹۸۴) نیز تعریفی را در زمینه استرس ارائه داده­اند: استرس رابطه اختصاصی بین شخص و محیطی است که در آن تنش ارزیابی شده، از حد امکانات فرد فراتر رفته و سلامتی او را در معرض خطر قرار می­دهد. در این تعریف بر این نکته تأکید می­ شود که استرس به رابطه تنش زا بین شخص و محیط اشاره دارد وقتی فرد از مقابله با این وضعیت ناتوان است، به مشکلات روانی و جسمانی مبتلا می­ شود.

 

 

در دهه های اخیر اصطلاح استرس به محرکی اطلاق می­ شود که می تواند تغییراتی را در شناخت، هیجان، رفتار و فیزیولوژی ایجاد کند (دیویدسن و نیل[۳]، ۱۹۹۰) با توجه به تعاریف پیش گفته، می­توان گفت استرس رویداد یا وضعیتی است که بر جنبه­ های روانی  جسمان یارگانیسم آثاری زیانبار برجای می­گذارد.

 

استپ توی (۱۹۹۷) استرس را این گونه تعریف کرده است: هنگامی که الزامات مربوط به یک فعالیت فراتر از توانایی­های فردی و اجتماعی افراد است، پاسخ­هایی ارائه می­شوند که به آن استرس می­گویند. برای مثال رانندگی برای فردی که در حال یادگیری است، از شرایط تنش زا محسوب می شود، درحالیکه برای راننده با تجربه رانندگی فعالیتی بسیار آسان به شمار می­رود. امروزه استرس جزئی از زندگی روزمره و عادی آدمی است پیشرفت تمدن امروز و صنعتی شدن ، افزایش بی رویه جمعیت ، دگرگونی روابط اجتماعی، فشارهای جسمی و روانی ناشی از زندگی در شهرهای بزرگ، آلودگی و سر و صدا و تأثیر آن بر رفتار انسا ن منجر به تشدید استرس شده است. شهرنشینی دگرگونی های زیادی را در روابط اجتماعی ایجاد کرده و سبب فروپاشی بسیاری از سنت­های اجتماعی که موجب حمایت و پشتیبانی افراد از یکدیگر می­شد، شده است. برای مثال امروزه زندگی مشترک با والدین یا تشکیل خانواده های گسترده کمتر مشاهده می­ شود، به  این ترتیب ملاحظه می­ شود بعضی از روش های سنتی که به مردم کمک می­کرد تا با استرس بهتر مواجه شوند، کنار گذاشته شده است بر این اساس، ارزیابی فرد از استرس و نحوه برخورد و رویارویی با آن اهمیت بسیاری دارد. معمولاً استرس زمانی مضر خواهد بود که فرد آن را برا ی زندگی خود خطرناک و تهدیدکننده تلقی کند و در عین حال منابع مختلف رویارویی با آن را در اختیار نداشته باشد. پژوهش ها نشان داده اند، به کارگیری راهبردهای مقابله­ای مؤثر نقش مهمی در کاهش استرس دارد.

 

 

استرس، عمومی­ترین مسئله روزمره زندگی انسان­ها می­باشد که در زندگی میلیون­ها سایه افکنده است. این مشکلی است که سلامت جسم و روان را همزمان مورد حمله قرار داده است. در عصر حاضر، فناوری پیشرفته با سرعت سرسام­آوری پیش می­رود و در پشت سر خود انسان­های واخورده و تنهایی به جای می­گذارد که وجودشان مملو از تعارضات و تضادهاست و همین تعارض و ناکامی است که مشکل روحی- روانی در اعضای خانواده ایجاد می­نماید.

 

بنا به تعریف، استرس عبارت است از واقعه ناگوار محیطی که موجب تغییرات واکنشی در ارگانیسم شود. بدیهی است هر انسان روزانه در معرض چندین استرس کوچک قرار دارد و با کمک مکانیسم­های دفاعی روانی و جسمی بدون اینکه اثرات سویی بر جای بگذارد و بر آنها غلبه می‌کند. فشار عصبی در سازمان همچون آفتی نیروها را تحلیل داده و فعالیت­ها و تلاش­ها را عقیم می­سازد. مدیران یکی از آسیب­پذیرترین قشرها در برابر استرس به شمار می­آیند. افرادی که دچار استرس می­گردند و توان مقابله با آن را از کف می­ دهند از جهات سازمانی، روانی و رفتاری دچار آسیب می­شوند و بدین ترتیب است که استرس در سازمان همچون آفتی نیروها را تحلیل می­برد و فعالیت­ها و تلاش­ها را عقیم سازد.

 

برخی از تعاریفی که توسط محققان گوناگون در رابطه با استرس مطرح گردیده است، در جدول ۱ به طور خلاصه آمده است.

 

جدول شماره۱٫تعاریف استرس

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اثرات استرس

این زمینه، می توان به ارتباط رویدادهای تنش­زا با ناراحتی­های قلبی، پوستی، دستگاه ایمنی و بیماری هایی همچون زخم معده و سرطان اشاره داشت در این میان جوانان به عنوان قشری از جامعه که پیوسته در معرض استرس ها و فشارهای محیطی و روانی زیادی از جمله مشکلات آموزشی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی قرار دارند، مورد توجه خاص پژوهشگران قرار گرفته اند. روشن است که استرس بر عملکرد تحصیلی، اجتماعی و شغلی، رضایت شخصی و از همه مهم تر، سلامت روانی آنها تأثیر نامطلوب خواهد داشت.

 

از آنجا که بسیاری از تأثیرهای استرس فیزیولوژیکی است، از اختلال­های زیست روانشناسی به شمار می­آید. مهم‌ترین تأثیرهای ناشی از استرس را می­توان به چهار نوع تقسیم کرد: هیجانی، فیزیولوژیکی، شناختی و رفتاری.

 

تأثیرهای هیجانی:  احساس اضطراب و افسردگی، افزایش تنش های جسمانی ، افزایش تنش های روانشناختی ، از تأثیرهای هیجانی استرس بر انسان محسوب می شوند.

 

تأثیرهای فیزیولوژیکی : ترشح آدرنالین و نورآدرنالین، اختلا ل در کارکرد دستگاه گوارش، افزایش ضربان قلب، اختلال در تنفس و انقباض رگ های خونی، از مهمترین تأثیرهای فیزیولوژیکی استرس به شمار می­آیند.

 

تأثیرهای شناختی : کاهش تمرکز و توجه، کاهش ظرفیت حافظه کوتاه مدت و افزایش پریشانی و حواس پرتی، از مهم ترین تأثیرهای شناختی استرس محسوب می‌شوند. تأثیرهای رفتاری:  افزایش گریز از کار و فعالیت، اختلال در الگوی خواب، کاهش کارکردهای تحصیلی ، شغلی و اجتماعی ، از تأثیرهای رفتاری استرس به شمار می‌آیند (آیزنک ، ۲۰۰۰).

 

سلیه (۱۹۵۰) یکی از پژوهشگرانی است که در زمینه استرس پژوهش‌های بسیاری انجام داده است نتایج پژوهش­ها و بررسی­های او نشان داده که عوامل تنش­زا می­توانند موجب بروز

منابع پایان نامه روانشناسی و مقاله در مورد عوامل مؤثر در بروز استرس

متعددی مواجه شده یا می­شویم .استرس در هر سن، رنگی خاص به خود می­گیرد. تقریباً بیشتر مردم بر این گمان­اند که مفهوم استرس را می­دانند، ولی عده­ی نسبتاً معدودی از آن درک صحیحی دارند و از آثار آن در بدن و راه های کنترل آن آگاهند.

 

رویدادهای  بد و ناگوار در زندگی هر فردی اتفاق می­افتند؛ رویدادهایی که آرامش جسمی و روانی شخص را بر هم می زنند و معمولاً موجب می­شوند که وی برای رهایی از این حالت روش­ها و راه حل­هایی به کار گیرد. این حالت در اثر عوامل تنش زا پیش می­آید. رویدادهای تنش زا در هر عصری به شکلی خاص جلوه می‌کنند. برای مثال انسان ما قبل تاریخ از حمله حیوانات وحشی یا مرگ در اثر گرسنگی، سرما یا بیماری، استرس­های زیادی را تحمل می کرد.

 

دانلود مقاله و پایان نامه

 

عوامل تنش زا در برهه­های متفاوت نیز با توجه به شرایط متفاوت بوده ­اند. زمانی خطر ابتلا به بیماری طاعون برای مردم تنش زا بود، ولی امروزه ابتلا به بیماری­هایی نظیر ایدز و سرطا ن برای مردم تنش­زاست . براساس شواهد موجود در قر ن بیستم مشکلات ناشی از رویدادهای تنش­زا بویژه در کشورهای صنعتی و پیشرفته غربی، افزایش یافته است (پاول و ان رایت[۱]، ۱۹۹۱) تا جایی که بعضی از صاحب نظران ، عصر ما را ” عصر استرس ” نامیده اند (گلدبرگر و برزنتیز[۲] ،۱۹۹۲)

 

 

۲-۱-۲-۴- شاخصه های عوامل فیزیکی  استرس­

 

۲-۱-۲-۴-۱-صداهای ناهنجار

 

سروصدای محیط کار، زندگی و روابط اجتماعی کارکنان را به طور ریشه­ای مختل می­­کند. صدای بلند عملکرد روزانه شخصی کارکنان را مختل می­ کند، فراموشی و خطاهای ادراکی به وجود می­آورد و حتی موجب می­ شود کارکنان اشیاء خود را فراموش کنند و به مرتب کردن میزکار خود و امورات اطراف نپردازند. کارکنانی که در معرض سروصدای محیط کار قرار می­گیرند، نسبت به هم جبهه می­گیرند و در واقع عصبانی می­شوند، از کوچکترین اختلاف رنجیده خاطر می­شوند و از کاه کوه می­سازند و رفتار پرخاشگرانه از خود به­ صورت کلامی و عملی نشان می­ دهند. صدای بلند عملکرد شغلی را در مشاغلی که جنبه ذهنی و شناختی (تفکر) دارد کاهش می­دهد. زیرا در وظایف شغلی که با کارکردهای ذهنی سروکار دارند، تمرکز نقش اصلی را برعهده دارد. صدای مزاحم در محیط کار باعث کاهش خرسندی از کار می­ شود. زیرا هنگامیکه در محیط کار صداهای آزاردهنده وجود داشته باشد، فرد دچار تنش شده و از لحاظ روانی از وضعیت بهینه خارج می­ شود

 

 

 

۲-۱-۲-۴-۲- صداهای هنجار ( موسیقی)

 

اصوات موسیقی از طریق گوش به مغز می­رسد و حواس و عواطف را تحریک می­ کند و با ایجاد انرژی موجب انگیزه و فعالیت می­ شود. نغمه­های موسیقی به طور کلی از طریق تحرک تخیل و تداعی و تهییج عواطف در روحیه شنونده اثر می­گذارد. تم­های شاد و فرحبخش احساس سرزندگی و شادمانی در کار و فعالیت را افزایش می­دهد. روانشناسان در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده ­اند که تقریباً دو سوم کارمندان و کارگران ترجیح میدهند که به هنگام کار، موسیقی نیز پخش شود، یک سوم بقیه اظهار کرده ­اند که برایشان خیلی فرق نمی­ کند و هیچ کارمند و یا کارگری پیش از این که موسیقی را تجربه کند با پخش موسیقی به هنگام کار مخالفت نکرده است. موسیقی می ­تواند کارکنان را از بی­حوصلگی، سستی و خمودی بیرون بیاورد. تحقیقات نشان داده استهنگامیکه کار و فعالیت تکراری باشد اثر موسیقی مثبت می­باشد.

 

 ۲-۱-۲-۴-۳-درجه حرارت

 

یکی از عوامل مهم درجه حرارت است. به عنوان مثال، ممکن است کار کردن در فضای آزاد هنگامیکه درجه حرارت بی­نهایت زیاد است، منجر به ایجاد فشار عصبی شود. این موضوع در مورد دفتر کاری که حرارت نامناسب دارد و سرد است نیز صدق می­ کند. به همین ترتیب نور کم، نبود فضای کافی و نظایر آن می ­تواند منجر به ایجاد فشار عصبی شوند.

 

 

 

۲-۱-۲-۵-شاخصه­های عوامل کاری

 

۲-۱-۲-۵-۱- تضاد نقش

 

شامل انتظارات متعارضی است که ارضا یا برآورده ساختن آنها برای فرد مشکل می­باشد. هر فردی در زندگی دارای نقش­های متفاوتی است و به عنوان رئیس یا مرئوس در سازمان نقش­های متفاوتی را عهده­دار می­باشد اما مشکل زمانی آغاز می­ شود که نقش­های مذکور متعارض واقع شوند و در این حالت که به عنوان فشارزا عمل می‌کنند و باعث ایجاد فشارعصبی و روانی در فرد می‌گردند.

 

 

 

۲-۱-۲-۵-۲- ابهام نقش ( ابهام در کار)

 

ابهام نقش بعد دیگری است که استرس شغلی را در محل کار تحت تأثیر قرار میدهد، (کردز و داگرتی،  ۱۹۹۳ ، ۱۹۷۶) ابهام نقش هنگامی بهوجود میآید که افراد درباره خواسته­ های نقش­شان اطلاعات کافی ندارند

 

 

 

۲-۱-۲-۵-۳- حجم زیاد کار

 

کار اضافه زمانی به وجود می­آید که کار واگذار شده به فرد خارج از توان او باشد. کار اضافی هم ممکن است کمی بوده (فرد وظایف زیادی به عهده دارد و یا وقت او برای انجام این وظایف کم است) و هم می ­تواند کیفی باشد (ممکن است فرد احساس کند که توانائی لازم جهت انجام وظیفه مربوطه را ندارد). به هرحال، باید توجه داشت که سادگی کار هم ممکن است ناخوشایند باشد. ممکن است ساده بودن کار باعث خستگی و بی­تحرکی فرد شده و کار اضافی باعث ایجاد تنش و اضطراب شود بنابراین مقدار معینی از فشار عصبی ناشی از حجم کار، به دلیل آنکه می ­تواند منجر به سطح بالایی از نیرو و انگیزش شود مفید خواهد بود.

 

 

 

۲-۱-۲-۶- شاخص های عوامل گروهی در کار

 

۲-۱-۲-۶-۱- فقدان اتحاد

 

گروه­های کاری به عنوان عامل مؤثر در کار کردن هستند. برخی از کارها بطور انفرادی انجام می­گیرند ولی برخی کارهای دیگر مستلزم انجام همکاری بین دو یا چندین نفر هستند. نوع روابطی که بین افرادی که به طور مشترک در انجام کار فعالیت می­ کنند حائز اهمیت است. تحقیقات نشان می­دهد، نوع ویژه­ای از روابط، پویایی گروهی را بالا برده و بازده کاری را افزایش می­دهد. هنگامی­که ترکیب گروه به­ گونه­ای است که در آن شخصیت‌ها، عقاید، توانایی­ها و مهارت ­ها و دیدگاه ­های مختلف ناهمجنس وجود دارد، احتمال بیشتری است که این گروه برای انجام کارها به صورتی مؤثر دارای توانایی­ها و ویژگی­های لازم باشد. امکان دارد چنین ترکیبی موجب تضاد و تعارض بیشتری شود ولی مدارک و شواهد موجود گویای این است گروهی که  افراد و اعضای آن نامتجانس یا ناهمگن باشند. از اینرو ترکیب مناسب گروه­ها می تواند نقش سازنده­ای در بهبود و عملکرد افراد داشته باشد. این نکته برای مدیران سازمان­ها و محیط­های کاری از لحاظ تشکیل گروه­های کاری قابل توجه است

 

 

 

 ۲-۱-۲-۶-۲-  نبود حمایت گروهی

 

همانطور که می دانیم انسان موجودی است اجتماعی که مایل است  با دیگران باشد، ارتباط برقرار کند و مورد حمایت قرار گیرد و بتواند غم­ها و شادی­های خود را با دیگران در میان بگذارد و چنانچه فرد از این خواسته محروم شود موجبات نوعی فشار و استرس برای وی فراهم می­گردد

 

 

 

 

 

۲-۱-۲-۷-  شاخصه­های عوامل کارراهه

 

عواملی که در میانه زندگی کاری مطرح می­شوند عواملی از قبیل ارتقاء شغلی جزء عواملی هستند که در میانه زندگی کاری مطرح می­شوند.

 

 

 

۲-۱-۲-۷-۱-  بازنشستگی

 

بازنشستگی را به عنوان نقش بی­نقشی توصیف کرده ­اند .در جامعه­های که اساس آن بر کار به عنوان یک ارزش اخلاقی نهاده شده است، حرکت از یک نقش فعال مولد مشخص دریک روز به نقش بی نقشی در روز دیگر این باور را برمی­انگیزاند که باز نشستگی منجر به بیماری روحی و جسمی و بعضی وقت­ها مرگ زودرس می­ شود. برای بسیاری کار یعنی زندگی وبیکاری، مرگ در عین زنده بودن است.

 

 

 

۲-۱-۲-۷-۲-  حد بهینه استرس

 

سطوح قابل قبولی از استرس به بهبود عملکرد افراد کمک می­ کند در حالیکه استرس بیش از اندازه می ­تواند منجر به کاهش میزان عملکرد شود. ادراک شخص تعیین می­ کند که عوامل استرس زا تاثیر منفی دارد یا نه؟ تاثیرات منفی استرس روی افراد متفاوت است، در سازمان، میزان استرس باید چنان باشد که باعث بدتر شدن عملکرد کارمند نشود.عملکرد از نظر آرمسترانگ ۱۱ عملکرد عبارت است از حاصل فعالیت­های یک فرد از لحاظ اجرای وظایف محوله در مدت زمان معین