دانلود فایل های دانشگاهی - تحقیق - پایان نامه - پروژه
دانلود فایل های دانشگاهی -متن کامل- تحقیق - پایان نامه - پروژه - همه رشته ها -فرمت ورد-نمونه رایگان
دانلود فایل های دانشگاهی -متن کامل- تحقیق - پایان نامه - پروژه - همه رشته ها -فرمت ورد-نمونه رایگان
پنجشنبه 99/09/06
نمایش داده و تحلیل می شود .
۳-۱ مقدمه
جهت انجام این تحقیق ابتدا نیازمند به یک پایگاه داده بودیم. ولی هیچ پایگاه دادهای توسط محققان قبلی ارائه نشده بود. لذا تصمیم گرفتیم یک پایگاه داده ایجاد نماییم. مرحله بعدی کار استخراج ویژگی ها بود و مرحله آخر دسته بندی به کمک درخت تصمیم انجام شد.
۳-۲ ایجاد پایگاه داده
جهت انجام این تحقیق ابتدا نیازمند به یک پایگاه داده بودیم. ولی هیچ پایگاه دادهای توسط محققان قبلی ارائه نشده بود. لذا تصمیم گرفتیم یک پایگاه داده ایجاد نماییم.
نیاز تحقیقات گرافولوژی (چه بصورت دستی و چه بوسیله کامپیوتر ) به یک پایگاه داده، ما را برآن داشت تا نسبت به ایجاد و ارائه آن اقدام نماییم. لذا مجموعه ای از دستخط های فارسی جمع آوری و با دقت ۶۰۰ dpi اسکن گردید. در راستای اخذ دستخط با بهره گرفتن از نظر اساتید روانشناسی برآن شدیم که نوشته ای واحد که متن آن از لحاظ تحریک احساسات خنثی باشد انتخاب کنیم تا هنگام نوشتن، احساسات افراد دستخوش تغییرات ننماید و از طرفی متن روان و سادهای باشد. لذا یک متن خنثی از کتاب فارسی اول راهنمایی انتخاب گردید و از افراد خواستیم تا از روی آن بنویسند. از آنجایی که جهت راستی آزمایی تحقیقات گرافولوژی نیازمند به شناختی از شخصیت افرادی که دستخط های آنها بررسی میکنیم داریم ، در کنار اخذ دستخط، از افراد خواستیم تا پرسشنامهای را پرکنند. لذا پایگاه داده ارائه شده شامل نمونه دستخط ها به همراه پرسشنامه تکمیل شده شخصیتی افراد می باشد. پرسشنامه مورد استفاده ما در این تحقیق فرم کوتاه ۷۱ عبارت پرسشنامه شخصیتی MMPI می باشد .
۳-۲-۱ پرسشنامه شخصیتی MMPI
آزمونهای هوش، آزمونهای شخصیت، سنجشهای رفتاری و مصاحبه های بالینی، همگی درمورد مراجع، اطلاعات مهمی را فراهم می کنند . مشاور و روانشناس باید این اطلاعات را ترکیب و یکپارچه کند و بر این اساس درباره وضعیت کنونی مراجع فرضیه هایی بسازد و سپس با بهره گرفتن از فنون مختلف، درستی فرضیه ها را بیازماید و بر آن اساس تدابیر درمانی مناسب را طراحی کند][i][.
آزمونهایی را که در فرایند مشاوره و روان درمانی به کار میروند، می توان به سه طبقه تقسیم کرد:
آزمونهای توانایی ذهنی، آزمونهای شخصیت و آزمونهای روان- عصب شناختی (نوروپسیکولوژی)، آزمونهای رورشاخ، TATوMMPI نیز ازجمله آزمونهای متداول شخصیتی در موقعیتهای مشاوره و روان درمانی هستند][ii][ .
پرسشنامه چند وجهی مینه سوتا MMPI در روان سنجی و مطالعات روان شناختی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. شاید در حوزه روان شناسی کمتر پرسشنامه ای را بتوان یافت که به اندازه MMPI مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته باشد. MMPI کاربرد و موارد استفاده بسیار وسیعی دارد. این پرسشنامه بارها و بارها در نقاط مختلف جهان بر روی گروه های متفاوت اجرا گردیده است. این پژوهش ها سال هاست که ادامه دارد و تاکنون نتایج ارزشمندی را در برداشته است و از این طریق پیشرفت های وسیعی در زمینه های مختلف به خصوص تشخیص بیماریهای روانی حاصل شده است. از زمان تدوین پرسشنامه چند وجهی مینه سوتا توسط هتاوی ومک کین لی در سال ۱۹۴۰ این آزمون یکی از پر مصرف ترین پرسشنامه های شخصیتی بالینی بوده است]۱۰[.
پرسشنامه MMPI به وسیله هاتاوی و مک کین لی تهیه شده است تا به تشخیص بالینی بیماران کمک کند. آنها نخستین بار این پرسشنامه را در سال ۱۹۴۱ عرضه کردند . هدف آنها این بود که اولا ابزاری در اختیار روان شناسان و روان پزشکان قرار دهند که بتوانند جنبه های مختلف شخصیت به هنجار و نابه هنجار را بررسی نمایند، ثانیا کاربرد ساده باشد، ثالثا حتی الامکان حاوی همه خصوصیات ممکن جهت بررسیهای آماری و وارسی اعتبار باشد و بالاخره بتوان با روش تجربی اعتبار آن را بدست آورد. این پرسشنامه که دارای ۵۵۰ عبارت است ابتدا در مورد ۸۰۰ بیمار روانی که به دقت انتخاب شده و تشخیص مرضی آنها از نظر بالینی کامل بوده است اجرا گردید. سپس همین عبارات را در مورد ۷۰۰ نفر از افراد عادی که از همان ناحیه جغرافیایی به عنوان گروه شاهد انتخاب شده بودند اجرا گردید. پاسخ های افراد بیمار از گروه های تشخیصی مختلف را با پاسخ های افراد گروه شاهد مقایسه کرده و سوالاتی را که از لحاظ تشخیص افتراقی بین دو گروه ارزش خوبی داشتند برگزیدند. به این ترتیب هشت معیار بالینی به دست آمد. به این هشت معیار مرضی معیار دیگری که عمدتاً از آزمون ترمن مایلز اقتباس شده بود و بیشتر خصوصیات مردانگی زنانگی را مورد بررسی قرار میداد افزودند. این ۹ مقیاس را با افزودن چهار مقیاس دیگر که جهت بررسی اعتبار و چگونگی پاسخ های آزمونی است تکمیل کردند. به این ترتیب جمعا ۱۳ مقیاس به وجود آوردند که شامل مقیاس های اعتباری و مقیاسهای بالینی است. حدود ۲۰۰ سوال پرسشنامه MMPI در تمام مشکلات بالینی لازم نیست. مینی مالت فرم کوتاه ۷۱ جمله ای پرسشنامهMMPI است. این فرم را در سال ۱۹۶۸ کینکانن برای فرم اصلی MMPI تهیه و مینی مالت نامگذاری کرد. کینکانن اعتبار مینی مالت را بر روی بیماران روانی بستری مورد مطالعه قرار داد، رابطه آنرا با فرم بلند MMPI بررسی کرد، و به این نتیجه رسید که در مینی مالت فقط ۹ درصد کاهش در قابلیت اعتماد و ۱۴ درصد کاهش در شباهت نیم رخ ها مشاهده می گردد ][iii] و [iv][.
یکی از دلایل طرح مینی مالت در سال ۱۹۶۸ استفاده از آن در مواقعی است که اطلاعات حاصل از اجرای مورد نیاز باشد ولی کاربرد فرم اصلی به دلایلی غیر عملی است. اخوت، براهنی، شاملو، و نوعپرست ۷۱ عبارت از پرسشنامهMMPI را اقتباس و با در نظر گرفتن فرهنگ خاص ایرانی آن را در فرم کوتاهی تدوین و رشته ای از فعالیت های پژوهشی را در این زمینه آغاز کردند. پژوهش هایی که تاکنون انجام شده و گزارش قسمتی از آن در مجلات علمی کشور و مجامع بین المللی ارائه شده است بیانگر ارزش تشخیصی فرم کوتاه ۷۱ جمله است ][v][.
مقیاس های پرسشنامهMMPI به دو دسته تقسیم میشوند:
الف ) مقیاس های اعتباری
مقیاس L : این مقیاس شامل ۵ عبارت است که بیانگر خشکی، تحجر، و در عین حال کمال گرایی آزمودنی است. نمره زیاد در این مقیاس بیان کننده آن است که آزمودنی سعی داشته چهرهای جز آنچه هست از خود معرفی کند.
مقیاس F : این مقیاس دارای ۱۵ عبارت است. نمره زیاد در این مقیاس بیشتر معلول اشتباه آزمودنی در پاسخ دادن به ۱۵ سوال آن، عدم فهم سوال ها و یا عدم همکاری وی است. افراد گوشه گیر و آنان که افکار غیر عادی دارند. در این مقیاس نمره بالایی دارند. نمره بالا در این مقیاس نیز نشانه اغتشاش فکری آزمودنی و یا عدم همکاری یا عدم درک عبارات توسط آزمودنی است، در حالی که افراد آرام و قابل اعتماد در این مقیاس نمره پایینی به دست خواهند آورد.
مقیاس K : این مقیاس شامل ۱۶ عبارت است و بر اساس مطالعات تجربی تهیه شده است. در این مقیاس افرادی که خود را حقیر نشان می دهند و نیز افراد بیمار به سبب انکار علائم مرضی نمره بالایی کسب می کنند. به طور کلی این میزان برای اندازه گیری حالت دفاعی تهیه شده است. افراد بدبین و محتاط در این مقیاس نمره پایینی به دست خواهند آورد.
با بررسی نمره آزمودنی در مقیاس های FوK میتوان به نگرشهای وی و چگونگی پاسخ دادن او به سوالها پی برد. هرگاه F در نیمرخ آزمودنی بالاتر از K باشد، وی سعی داشته است خود را بدتر از آنچه هست جلوه دهد. هرگاهF در نیمرخ آزمودنی پایین تر از k باشد، آزمودنی سعی داشته است خود را بهتر از آنچه که هست نشان دهد و درگیری های عاطفی خویش را انکار کند ]۱۴[.
ب ) مقیاس های بالینی
مقیاس HS : این مقیاس که شامل ۱۴ عبارت است مربوط به طرز تلقی و برداشت آزمودنی از وضع جسمانی خویش است. افرادی که از وضع جسمانی خود شکایت دارند در این مقیاس نمره بالایی خواهند آورد.
مقیاس D : این مقیاس که متشکل از ۲۰ عبارت است حالات ناامیدی و گوشه گیری و همچنین عدم اعتماد نفس افراد را میسنجد.
مقیاسHY : این مقیاس متشکل از ۲۵ عبارت است. افرادی که زیاد متکی به دیگران هستند و در مورد ناراحتی های خود به اندازه کافی بینش ندارند و کسانی که رفتارشان فاقد پذیرش اجتماعی است در این میزان نمره های بالایی به دست میآورند.
مقیاسPD : این مقیاس دارای ۱۹ عبارت است و نشان دهنده عدم توافق و ارتباط گرم با اجتماع و خانواده است. نمره زیاد در این میزان مربوط به افرادی است که بر علیه خانواده و محیط عصیان می کنند. نوجوانان بزهکار نیز در این مقیاس نمره بالایی به دست میآورند.
مقیاسPA : این مقیاس دارای ۱۴ عبارت است که محتوای آن ها را حساسیت ها، موازین اخلاقی، بدبینی و شکایت از دیگران و اشاره به کمبود های آنها تشکیل میدهد. این مقیاس افکار پارانوید را باز میشناسند. نمره بالا در این مقیاس علاوه بر سوء ظن ، بیانگر این موضوع است که فرد گرایش های خود آزاری خویش را بیرونی کرده و متوجه دیگران میسازد.
مقیاسPT : این مقیاس دارای ۱۶ عبارت است که محتوای آنها را علائم مرضی اضطراب و تشویش، ترس ها ودلهره های بیجا و بی ارزش فرد تشکیل میدهد. افرادی که وسواسی بوده و از پدیده ها وحشت دارند و در اتخاذ تصمیم، ناتوانایی هایی از خود نشان می دهند و قادر نیستند فکر خود را بر روی موضوعی متمرکز کنند در این مقیاس نمره بالایی بدست می آورند .بین این مقیاس و مقیاس sc همبستگی بالایی وجود دارد. اگر فردی در این دو مقیاس نمره بالایی بگیرد وجود اسکیزوفرنیا را در مراحل پیشرفته نشان میدهد.
مقیاس SC : این مقیاس شامل ۲۰ عبارت است که محتوای آنها را گوشه گیری، افکار عجیب و غیر عادی، شکایت از وضع خانوادگی، و چگونگی برداشت از خود تشکیل میدهد. فردی که خود را غریبه، یکه و تنها احساس می کند و معتقد است که عضو جامعه خود نیست و مردم او را درک نمی کنند در این مقیاس نمره بالایی می آورد. البته بعضی از افراد نورتیک نیز در این مقیاس نمره بالایی میآورند.
مقیاس MA : این مقیاس دارای ۱۱ عبارت است و دامنه وسیعی از فعالیت هایی که متوجه امور بیهوده و بر خلاف سنن اجتماعی هستند نشان می دهند. افرادی که رفتارهای خود را در ضبط و کنترل ندارند معمولاٌ در این مقیاس نمره بالایی بدست میآورند. این افراد خوش بینی غیر منطقی نسبت به آینده خود داشته و بسیار حساس و زود رنج هستند ][vi][ .
خصایص و مشکل مراجع شش بعد مهم دارند:
۱- شدت مشکل: شدت مشکل نشان میدهد که مشکل مراجع تا چه اندازه بر کارایی او در انجام
دادن کارهای روزمره ی اجتماعی، شغلی و یا در روابط میان فردی، تاثیر منفی برجای میگذارد.
یکی از شاخصهای مفید روان سنجی برای تشخیص شدت مشکل، وجود برافراشتگی درمقیاسهای پارانویا ، اسکیزوفرنیا وهیپومانی و دو آزمون MMPI MMPI2است.
۲- درماندگی انگیزشی: درماندگی انگیزشی به درجه تجربهی ذهنی مراجع از مشکل خود مربوط است که به صورت اضطراب، گم گشتگی و افسردگی شدید جلوه گر می شود.
ازجمله مقیاسهای MMPI که نسبت به درماندگی انگیزشی حساسند، عبارتند از: مقیاسهای F ، افسردگی و پسیکاستنی.
۳- پیچیدگی مشکل: مشکلات برخی از مراجعان پیچیده است و انواع رفتارها را در برمیگیرد. در آزمون MMPI هرگاه مقیاس هیپوکندری و افسردگی هر دو بالاتر از ۶۵ و مقیاس هیپوکندری دست کم ۵ تا ۱۰ نمره بالاتر از مقیاس افسردگی باشد، نشان دهنده ی مزمن بودن مشکل است.
۴- سطح مقاومت: مراجعان مختلف در پذیرش و پاسخدهی به درمان یا مقاومت در برابر آن با یکدیگر تفاوت دارند.
برافراشتگی در مقیاسهای L،K ، پارانویا و مقیاس هیپوکندری در آزمون MMPI نشان دهندهی سطح بالای مقاومت است.
۵- سبک کنار آمدن: سبک کنار آمدن مراجعان، پیوستاری را تشکیل میدهد که یک بعد آن برونی کردن و بعد دیگر، درونی کردن نامیده می شود.
شاخص سبک کنار آمدن به شیوه برونی کردن از مجموع نمره های T سه مقیاس انحراف روانی- اجتماعی ، پارانویا ، هیپومانی و شاخص سبک کنار آمدن به شیوه درونی کردن از مجموع نمرههای T مقیاسهای افسردگی، پسیکاستنی و درونگرایی اجتماعی آزمون MMPI به دست می آید.
۶- مرحلهی حل مساله: مراجعان در فرایند تغییر، مراحل مختلفی را پشت سر میگذارند]۱۱[.
۳-۳ جامعه آماری
جامعه آماری این تحقیق شامل دو گروه مختلف میباشد این دو گروه عبارتند از :
۳-۳–۱ ملاحضات اخلاقی
رعایت مسایل اخلاقی و تضمین حقوق انسانی آزمودنیها یکی از عمده ترین مسایل در پژوهشهای آموزشی و پرورشی است. اولین و مهمترین حقی که هر انسان دارد عبارت است از آزادی عدم مشارکت در پژوهش ، این اصل یا آزادی از این ناشی می شود که انسان علاقمند است برخی از اطلاعات مربوط به خود را از اعضای جامعه دور نگاه دارد یا این گونه اطلاعات را به هیچ وجه در اختیار آنها قرار ندهد. به عنوان مثال، خیلی از مردم علاقمندند که نتایج آزمونهای شخصیتی که برای آنها اجرا می شود، محرمانه باشد و به هیچ شکل
پنجشنبه 99/09/06
زنان نیمی از جمعیت راتشکیل می دهند وسلامتی آنان زیر بنای سلامت خانوادها وجوامع است، سلامت زنان و بویژه سلامت مادران از مفاهیم زیربنایی توسعه ورفاه اجتماعی است (پرویزی و همکاران۱۳۸۸). هر زنی احتمالاروزی مادر خواهد شد، اگر چه این موضوع بدلیل عمومی بودن، یک موضوع عادی تلقی میشود، اما بایددانست که نه تنها حادثه کوچکی اتفاق نیفتاده، بلکه دگرگونی عمیقی در زندگی زن پدید آمده است، عده ای تصور میکنند که با تولد نوزاد، مادر دوران سخت را پشت سر گذاشته است وتوجه همه به نوزاد جلب میشود در حالی که مادر پس از دوره پر اضطراب حاملگی وزایمان یک دوره پرمخاطره و خسته کننده دیگر را ممکن است احساس کند (هادیزاده طلاساز، بحری وتوکلی زاده۱۳۸۳). صاحبنظران اظهار داشته اند، به طور معمول شش هفته بعداز زایمان تغییرات ناشی از حاملگی به حالت اول بر می گردند، ولی اغلب اینطور نبوده وبسیاری ازمشکلات مربوط به سلامتی مادر ماهها بعداز زایمان همچنان باقی می مانند (روحی وعلیزاده۱۳۸۴). بارداری یک پدیده فیزیولوژیک است، اما پایان آن یعنی زایمان حادثه ای است که همراه با درد، ترس، نگرانی وحتی وحشت از مرگ میباشد. زایمان پدیده ای چند بعدی و دارای ابعاد جسمی، هیجانی، اجتماعی، فیزیولوژیک، فرهنگی، وروانی است وبعنوان یک تجربه بحرانی در زندگی زن تلقی میشود (جمشیدی منش وهمکاران۱۳۸۷)و مادر در این دوره نیاز به تطابقهای روحی وسازماندهی مجدد روابط بین فردی دارد. بنابراین همواره خطر بروز بیماریهای روانی در دوره پس از زایمان وجود دارد (هادیزاده طلاساز، بحری وتوکلیزاده۱۳۸۳). عوامل زیادی روی کیفیت زندگی افرادتأثیر میگذارند از جمله انجام زایمان تأثیر زیادی برمادر داردوکیفیت زندگی او تحت تأثیرعوامل طبی، روانی، اجتماعی ومامایی قرار میگیرد (بهرامی وبهرامی۱۳۹۰). یکی از عوامل مؤثر برکیفیت زندگی در دوره بعداز زایمان نوع زایمان میباشد، در مورد ارتباط نوع زایمان با مشکلات جسمی، روانی ومیزان رضایت مندی بعداز زایمان مطالعاتی انجام شده، اما در مورد ارتباط نوع زایمان باکیفیت زندگی بعداززایمان در ایران مطالعات محدود است از طرفی پیشبرد سیاستهای تشویق بارداری مستلزم اتخاذ برنامههایی برای حمایت از زنان در دوره بارداری وبعداززایمان است؛ لذابررسی کیفیت زندگی ووضعیت روانی زنان امری ضروری است (عابدیان وهمکاران۲۰۱۰).
سزارین دارای عوارض جسمی وروحی برای مادر است که برخی درکوتاه مدت وبرخی در بلند مدت ممکن است بروز کنند.
عوارض جسمی: عبارت ازعفونت محل زخم، عفونت لگن، عفونت ریوی، عفونت مجاری ادراری، عوارض بیهوشی، عوارض احتمالی داروهای مصرفی، خونریزیهای پس از عمل، لخته شدن خون که گاهی کشنده است، عفونت وچسبندگی دررحم ولولههای رحم وحتی رودهها، دردهای مربوط به بخیهها، مرگ، هزینههای مالی بیشترنسبت به زایمان طبیعی، دوره بستری شدن بیشتر در بیمارستان (شهبازادگان واسدزاده۱۳۸۸). احتمال پارگی رحم در حاملگیهای بعدی بعلت باز شدن بخیه ها، احتمال چسبندگی جفت به محل بخیهها در حاملگی بعدی، احتمال باز شدن بخیههای برش شکم در زایمان بعدی.
عوارض روانی سزارین: مادر سزارین شده احساس خستگی وخواب الودگی بیشتری دارد، اختلالات خلقی مثل افسردگی، سرزنش خود واحساس گناه در مادر سزارینی بیشتر است، احساس جدایی از دیگران مخصوصاًهمسر، احساس ناامیدی وشکست، احساس کم شدن زنانگی، احساس از دست دادن قدرت انجام کارهای خود، ترس از بیهوشی وجراحی، حالت ترس ونگرانی از حاملگی بعدی، همچنین این مادران نمیتوانند یک ارتباط عاطفی مناسب وزود هنگام با نوزادشان داشته باشند (سایت دانشگاه علوم پزشکی مشهد ۱۳۹۳)که این امر بر رشد نوزاد وروابط عاطفی بین مادر وکودک تأثیر منفی دارد (اختیاری و امامی۱۳۸۳). همچنین زمان بهبود وبرگشت به کاردر سزارین دو برابر زایمان طبیعی است (عرب۱۳۸۰).
بطورکلی زایمان طبیعی یک فرایند کاملاً طبیعی است وفقط نیاز به اقدامات پیشگیری وحمایتی داردومطالعات نشان میدهد نسبت به سزارین مزایای بیشتری هم برای مادر وهم نوزاد داردازجمله مزایای زایمان طبیعی این است که خطرات زایمان وعوارض بیهوشی ندارد یانسبت به سزارین خیلی پایین است، درصد ابتلای مادر به عفونت خیلی کمتر است، حجم خونی که مادر از دست میدهد نصف سزارین است، مادر در حین زایمان هوشیار است ودر جریان فرایند زایمان است و میتواند لذت زایمان را تجربه کند، میتواند بلافاصله نوزادش را در آغوش بگیرد وارتباط عاطفی با نوزاد برقرار کند، طول مدت بستری وبازگشت به کارهای روزمره نسبت به سزارین کمتر است، مادر زودتر به خانواده خود ملحق میشود، هزینه زایمان طبیعی برای خانواده وجامعه کمتر است (سایت دانشگاه علوم پزشکی مشهد۱۳۹۳).
مطالعات نشان میدهد زایمان بعنوان واقعهای که دارای ابعاد روانی، جسمی، اجتماعی –احساسی عمیق است برای همیشه درذهن مادر مانده ووقایع ناخوشاینداززایمان میتواند آثارروانی بدی برجای بگذارد، تجارب مثبت از زایمان فواید طولانی مدت ودیرپایی از طریق ایجاد نگرش مثبت نسبت به وظایف مادری داردکه عزت نفس مادررا ارتقا میدهد، از طرفی تجارب منفی ازپدیده زایمان باعث بروزاضطراب، افسردگی ودرنهایت اثرات روانی منفی برمادروخانواده دارد (بایرامی، ولیزاده وظاهری۱۳۹۰).
درزمینه ارتباط نوع زایمان با سلامت جسمی، روانی، اجتماعی ودرمجموع کیفیت زندگی مطالعات بسیار محدوداست وعوامل مرتبط با سلامت جسمی وروانی مادر دردو گروه زایمان طبیعی وسزارین بصورت جدا مقایسه گردیده ونتایج متفاوت بدست آمده است. بعضی مطالعات کیفیت زندگی بهتررادربعضی از ابعاددر زایمان طبیعی نسبت به سزارین نشان دادهاند. بعضی مطالعات هم تفاوتی در این زمینه در دو روش طبیعی وسزارین نشان نمی دهند، در برخی مطالعات کیفیت زندگی در سزارین بهتر از زایمان طبیعی گزارش شده است (سادات وهمکاران۱۳۹۰).
پنجشنبه 99/09/06
پنجشنبه 99/09/06
آغاز بحث کیفیت زندگی به زمان ارسطو باز می گرددکه در کتاب نیکو ماخُس[۱] به موضوع سعادت انسانی میپردازد. اوزندگی خوب را معادل شادکامی[۲] در نظر میگیرد،در عین حال میگوید، مفهوم شادی در افراد مختلف متفاوت است وذکر میکند که سلامتی که فرد بیمار را شاد میکندباثروت که فردی فقیر را شاد میکند یکسان نیست. شادی نه تنها برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد بلکه برای یک فردنیز در شرایط متفاوت معنی یکسانی نخواهد داشت، به هر حال در آن زمانشادی یاشادمانه زیستن معادل کیفیت زندگی امروزه بوده است. کیفیت زندگی تا قرن بیستم مورد استفاده قرار نگرفته بود (نجات۱۳۸۷). پیگو[۳]درسال ۱۹۲۰برای اولین بار در کتاب اقتصاد ورفاه بطور مستقیم به مفهوم کیفیت زندگی اشاره کرده، وآن را مورد استفاده قرار داد، نظریه او که در مورد حمایت دولت ار اقشار کم درآمد بود شکست خورد، این مفهوم تا بعداز جنگ جهانی دوم به فراموشی سپرده شد، بعداز جنگ دوم جهانی توجه سازمان بهداشت جهانی به مفهوم سلامت وبحث بیعدالتیهای وسیع درکشورهای غربی، توجه ویژه به کیفیت زندگی را فراهم کرد، از اواخردهه ۱۹۷۰علاقه به مفهوم کیفیت زندگی به شکل معناداری افزایش یافت ودر سه حوزه پزشکی، روان شناسی وعلوم احتماعی متمرکز شد. گسترش حوزههای علمی مرتبط با کیفیت زندگی زمینه تحقیقات بیشتر راجع به این سازه را فراهم آوردوتعاریف وپنداشتهای مختلفی از کیفیت زندگی شکل گرفت. مرور متون مرتبط باکیفیت زندگی حاکی ازتأیید دیدگاه صاحبنظران مختلف درباره ابهام درتعریف این سازه است، هرمحقق باتوجه به حوزه مورد مطالعه، شرایط وویژگیهای تحقیق تعریفی ازکیفیت زندگی ارائه میدهد، علت نبود تعریف جهانشمول برای این مفهوم اینه که اولاً فرایندهای روانشناختی مرتبط با آن را میتوان ازدریچه زبانها ودهلیزهای مختلف توصیف وتفسیر کرد، دوم این مفهوم تاحد زیادی با ارزش داوری همراه است وهمچنین متأثر از رشد درک انسانی وفرایندهای توسعه درطول زندگی افرد است، لذا امروزه واژههای مرتبط دیگری مانند بهزیستی، سطح زندگی، استاندارد زندگی، رضایتمندی از زندگی وخشنودی ظهور کردهاند. بعلاوه بر سر ذهنی یا عینی بودن آن بین محققان اختلاف نظر وجود دارد (غفاری، کریمی ونوذری۱۳۹۱). امروزه محققین متوجه شدهاند که کیفیت زندگی میتواند یکی از پیامدهای پراهمیت در ارزیابی سلامت باشد، سازمان جهانی بهداشت هم بر این نکته تأکید دارد وتن درستی را شامل ابعاد وسیع آن بشکل رفاه کامل فیزیکی، روحی واجتماعی ونه فقط عدم وجود بیماری میداند (نجات۱۳۸۷). بررسی مطالعات انجام شده در زمینه کیفیت زندگی در ایران نشان میدهد توجه به این سازه و ورود آن به مطالعات علمی کشوربه اوایل سال ۷۲-۷۱باز میگرددوتاسال ۱۳۹۰بافراز وفرودهایی همراه بوده است، بیشتر مطالعات انجام شده در این بازه زمانی ابتدادر حوزه پزشکی وبا محوریت مطلوبیت اجتمایی بوده است وبعداز آن بیشتر مطالعات در حوزه روان شناسی وعلوم تربیتی بوده است. دراین حوزه تأکید اصلی برشاخصهای ذهنی کیفیت زندگی میباشدواین شاخصها بیشتر درسطح فردی واندازه گیری رضایت فردی از زندگی بعنوان یک تجربه شخصی مورد استفاده قرارگرفته است، لذا کیفیت زندگی روان شناسی، بیشترکیفیت زندگی رابعنوان رضایت اززندگی نشان میدهد (غفاری، کریمی ونوذری۱۳۹۱).
بیشتر پژوهشگران پنچ بعد برای کیفیت زندگی قائلند ومقتقدند این ابعاد باهم در ارتباطند
پادیلا[۸]، پنج بعدکیفیت زندگی را شامل خوب بودن از نظر روانی، دغدغههای اجتماعی، کنارآمدن با شکل ظاهری، خوب بودن جسمانی و پاسخ به درمان بیان میکند (نجات۱۳۸۷).
کیفیت زندگی به مثابه ی سازه ای ذهنی به احساسات، انتظارات وپندارهای فرد بستگی داردیعنی حتما بایدتوسط خود شخص، براساس نظراو و نه فرد جایگزین تعیین گردد، لذا ارزیابی خودشخص ازسلامت یا خوب بودنش عامل کلیدی است. در این نگاه کیفیت زندگی رابا سنجش احساسهای ذهنی شخص از خشنودی درباره جنبههای گوناگون زندگی میتوان ارزیابی کرد. بعنوان یک تجربه ذهنی کیفیت زندگی ارزیابی درکی فرداز وقایع وپاسخ عاطفی به این وقایع را شامل میشود (غفاری، کریمی ونوذری۱۳۹۱).
[۱]Nico Makhus
[۲]Happiness
[۳]pigou
[۴]physical
پنجشنبه 99/09/06
پویایی کیفیت زندگی به این معناست که باگذشت زمان تغییر میکند وبه تغییرات فرد ومحیط بستگی دارد این مشخصه کیفیت زندگی در یک رابطه طولی قابل مشاهده است. یعنی تغییرات آن در دورههای مختلف قابل بررسی است. (سایت اپیدمیولوژی تخصصی ایران).
براساس مطالعات عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی به قرارزیراست
شایعترین عواملی که درارتباط با کیفیت زندگی در مطالعات مختلف موردبررسی قرارمیگیرند شامل متغیرهای دموگرافیک، عوامل اجتماعی، مسائل مربوط به درمان مانند نوع جراحی، درمانهای کمکی وطول مدت پیگیری میباشند، همچنین مطالعات روی عواملی مانند بیماریهای همراه، وضعیت تأهل ووضعیت زندگی تمرکز دارند (منفردو همکاران۱۳۹۲).
درمراحل آغازین مطالعات تجربی کیفیت زندگی بصورت تقلیل گرایانه و یک بعدی صورت می گرفت مثلاً محدود به بیماریهای روانی مزمن بود ولی در طی دهههای گذشته مفهومی چند بعدی یافته ودر سیاستهای رفاه اجتماعی اهمیت یافته است. روانشناسان معتقدند زندگی بشر دارای دو بعد است، یکی سطح که به جنبههای آشکار انسان اشاره داردودیگری عمق که به جنبههای پنهان ونادیدنی انسان اشاره داردودر این بعد آخراست که فهم وشناخت ما از جهان شکل میگیرد. درحال حاضر اتفاق نظر چندانی در چیستی مفهوم کیفیت زندگی ووجود نداردودر حوزههای متفاوت علمی با برداشتهای مختلف بکار برده میشود.
کالمن[۲] میگوید کیفیت زندگی گستردگی امیدوآرزوست که از تجارب زندگی ناشی میشود (کالمن۱۹۸۴).
فرانس و پاورز[۳]، کیفیت زندگی را ادراک فرداز رفاه می دانندکه از رضایت یا عدم رضایت در حیطههای اصلی زندگی ناشی میشود (فرانس وپاورز ۱۹۸۵). به هر حال در خصوص کیفیت زندگی نظریههای متعددی مطرح شده که به اجمال برخی ازآنها ذکر می کنیم.
یکی ازنظریههای کیفیت زندگی است که چند نظریه رادریک طیف ذهنی-اصالت وجودی- عینی را در خوددارد. ونتگودت و مریک[۴] (۲۰۰۳)این سه طیف را به قرار زیربیان میکنند:
کیفیت زندگی ذهنی: احساسی است که فردازلذت بخش بودن زندگی خود دارد، هرفردشرایط، احساسات وعقایدش را شخصاً ارزیابی میکندورضایتمندی از زندگی این جنبه از زندگی را مشخص میکند.
کیفیت اصالت وجودی زندگی: به معنی لذت بخش بودن زندگی در سطح عمیقتریمیباشد در این دیدگاه فرددارای ماهیت عمیقتری است که شایسته احترام بوده واین فرد میتواند منطبق با ماهیت خود زندگی کند.
کیفیت زندگی عینی: به معنی درک چگونگی لذت بخش بودن زندگی فردتوسط پیرامون میباشد، این دیدگاه تحت تأثیر فرهنگی میباشد که مردم درآن زندگی میکنند (ونتگودت ومریک ۲۰۰۳؛ به نقل از موحدوکاسمایی۱۳۹۰).
نظریه ونتگودت کیفیت زندگی را دارای لایههای متعدد در نظر میگیرد که در آن بین سطح و هسته مرکزی کیفیت زندگی یعنی لایه ی رویی و لایه ی عمیق آن هماهنگی وجود