دانلود فایل های دانشگاهی - تحقیق - پایان نامه - پروژه
دانلود فایل های دانشگاهی -متن کامل- تحقیق - پایان نامه - پروژه - همه رشته ها -فرمت ورد-نمونه رایگان
دانلود فایل های دانشگاهی -متن کامل- تحقیق - پایان نامه - پروژه - همه رشته ها -فرمت ورد-نمونه رایگان
پنجشنبه 99/09/06
از یک میکرومتر، معمولاً حدود ۱ تا ۱۰۰ نانو متر است. در واقع نانو تکنولوژی فهم و به کارگیری خواص جدیدی از مواد و سیستم هایی در این ابعاد است که اثرات فیزیکی جدیدی از خود نشان میدهند. نانوفناوری یک دانش به شدت میانرشتهای است و میتواند به عنوان ادامه دانش کنونی به ابعاد نانو یا طرحریزی دانش کنونی بر پایههایی جدیدتر و امروزیتر باشد. با توجه به دستاوردهای اولیه فناوری های مبتنی بر دانش نانوتکنولوژی و منافع بیشمار آن در میان مدت و بلندمدت بسیاری از کشورها رغبت زیادی به سرمایه گذاری در این امر از خود نشان می دهند. چشم انداز اقتصادی اجتماعی فناوری نانو باعث رشد سریع سرمایه گذاری دولت ها در تحقیق و توسعه این حوزه شده است. در حقیقت میزان سرمایه گذاری دولت ها در تحقیق و توسعه فناوری نانو در مقایسه با سایر فناوری ها، بسیار گسترده بوده و در عین حال سرمایه گذاری بخش خصوصی نیز در این زمینه به سرعت در حال افزایش است. در کل دولتها سالانه حدود سه میلیارد دلار روی فناورینانو سرمایهگذاری میکنند و برآورد میشود که مخارج تحقیق و توسعه مشارکتی در حد این وجوه عمومی میباشد و بنابراین روی هم رفته سالانه ۵ الی ۶ میلیارد دلار بر روی فناورینانو هزینه میشود. بر اساس پیش بینی حجم بازار آینده فناوری نانو، بازگشت سرمایه گذاری های این حوزه، از ۱۵۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰ تا ۳۱۰۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۵، برآورد شده است. این روند منجر به ایجاد ۲ میلیون شغل در سطح جهان خواهد شد (روکو، ۲۰۰۷). بر طبق گزارشی که ستاد توسعه فناورینانو به تازگی منتشر کرده است تا سال ۲۰۰۹ کشور آمریکا با انتشار ۱۱۶۲۷ مقاله فناوری نانو به عنوان کشور پیشرو در این زمینه شناخته شده است. چین و ژاپن با ۸۸۰۷ و ۵۴۳۷ مقاله بعد از آمریکا در ردههای دوم و سوم قرار دارند. در سیر تکاملی نانوتکنولوژی کشور، می توان سال ۱۳۸۲ را به عنوان نقطه عطف آغاز یکسری فعالیت های زیرساختاری درپژوهش نانوفناوری به حساب آورد. در این سال علاوه بر تأسیس انجمن نانوفناوری کشور و برگزاری تعدادی همایش و کارگاه پژوهشی، برخی وزارتخانه ها توجه خاصی به نانوتکنولوژی ابراز داشتند. در این میان وزارت صنایع با اختصاص بودجه، یکسری از طرح های مطالعاتی در ارتباط با صنایع را به مراکز تحقیقاتی واگذار نمود. یکی دیگر از حرکتهای انجام شده در زمینه اشاعه تحقیقات در نانوتکنولوژی که توسط وزارت علوم، تحقیقات و فناوری رهبری گردید، اختصاص برخی اولویت های پژوهشی برنامه سوم توسعه، در سال ۸۲، به نانوفناوری می باشد. در همین سال ستاد ویژه توسعه نانوفناوری برای مدت ۴ سال تشکیل گردید که وظایف آن شامل تصویب اهداف، راهبردها، سیاست های کلان و برنامه های ملی توسعه نانوتکنولوژی در کشور، تقسیم وظایف کلی دستگاهها و تعیین مأموریت های بخشی و هماهنگی آنها در قالب برنامه بلندمدت ملی، نظارت عالی بر تحقق اهداف و برنامه ها می باشد. دیدگاه ستاد برای توسعه فناوری نانو، تدوین چارچوب فعالیت بلندمدت کشور در فناوری نانو است و در این راستا برنامه راهبردى ده ساله فناورى نانو در ستاد تهیه و به تصویب رسید. این سند، بر اساس بند ب ماده ۴۳ قانون برنامه چهارم توسعه، به هیات دولت ارائه گردید و در مردادماه ۱۳۸۴ با عنوان سند راهبرد آینده به تصویب این هیات رسید. در این سند قرار گرفتن میان ۱۵ کشور برتر جهان در حوزه فناورى نانو و تلاش براى ارتقای مداوم این جایگاه به منظور تولید ثروت و بهبود کیفیت زندگی مردم هدف گیرى شده است. با توجه به تغییرات و تجربیات کسب شده در طول اجراى سند، تصمیم گرفته شد که در فاصله هاى زمانى مشخصى اسناد تکمیلى تهیه و به تصویب رسد. این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که در دوره هاى مختلف براساس موفقیت ها و ناکامى ها و تجربه هاى گذشته، برنامه ها باید بهبود یابند. در جدول ۱-۱ دوره هاى اجراى سند راهبرد آینده ارائه است.
جدول ۱-۱: دوره های اجرای سند راهبرد آینده
دورههای اجرای سند راهبرد آینده | |||
دوره | طول دوره (سال) | سال شروع | سال پایان |
اول | ۳ | ۱۳۸۴ | ۱۳۸۶ |
دوم | ۳ | ۱۳۸۷ | ۱۳۸۹ |
سوم | ۲ | ۱۳۹۰ | ۱۳۹۱ |
چهارم | ۲ | ۱۳۹۲ | ۱۳۹۳ |
با توجه به جایگاه ویژه نانوفناوری در سیاستهای علم و فناوری کلان کشور و همچنین سهولت دسترسی به اطلاعات شرکتهای دانش بنیان فعال در زمینه نانوفناوری از کانال ستاد توسعه نانوفناوری، این پژوهش بر روی شرکت های دانش بنیان فعال منتخب فعال در زمینه نانوفناوری در ایران انجام خواهد شد.
۱-۳- اهداف پژوهش
۱-۳-۱- هدف کلی تحقیق
مدل سازی استراتژی های بازاریابی بین المللی محصولات با فناوری سطح بالا در ارتباط با شرکتهای فعال در زمینه نانوفناوری
۱-۳-۲- اهداف فرعی
– بررسی نقش گرایشات بازاریابی بر روی استراتژی های بازاریابی بین المللی
– بررسی نقش تجربه های بازاریابی بین المللی بر روی استراتژی های بازاریابی بین المللی
– بررسی نقش گرایشات بازاریابی بر روی عملکرد شرکت های منتخب
– بررسی نقش تجربه های بازاریابی بین المللی بر روی عملکرد شرکت های منتخب
– بررسی نقش استراتژی های بازاریابی بین المللی بر روی عملکرد شرکت های منتخب
۱-۴- ضرورت انجام تحقیق
همانگونه که در بخش بیان مسئله ذکر گردید، مسلماً تجاری سازی و فروش محصولات با تکنولوژی سطح بالا، نیازمند بازاریابی و برندسازی می باشد. موفقیت مالی اینگونه محصولات تنها از طریق نوآوری محصول، و یا آخرین و برترین ویژگیهای محصولات بدست نمی آید. مهارت های بازاریابی نقش مهم فزایندهای را در پذیرش و موفقیت محصولات با تکنولوژی سطح بالا ایفا می کند. از طرف دیگر سرعت و کوتاهی چرخههای عمر این محصولات منجر به ایجاد چالشهای منحصر به فرد در زمینه بازاریابی و برند سازی شده است. بازاریابی در محصولات با تکنولوژی سطح بالا به دلیل چرخه عمر شتابنده این محصولات و در نتیجه پیشرفتهای مستمر و نوآوریهای تحقیق و توسعه با چالشهای منحصر به فرد خود روبرو می باشد. بسیاری از محصولات با تکنولوژی سطح بالا شکست میخورند به دلیل اینکه شرکتهای تولیدکننده این محصولات، بازاریابی را غیرضروری میپندارند و نقش بازاریابی در این مراکز درست درک نمیشود. بازاریابی برای محصولات با تکنولوژی سطح بالا پیچیده و سخت است؛ شاید عمدتاً به این دلیل که مراکز و مؤسسات تولیدی اینگونه محصولات، بازار محور نمی باشند.
آنچه موفقیت محصولات با تکنولوژی سطح بالا را بهبود می بخشد تنها برتری تکنولوژیکی نمیباشد بلکه ترکیب برتری تکنولوژیکی و شایستگی بازاریابی موفقیت را بیشینه میسازد. چارچوب و نوع استراتژی بازاریابی اینگونه محصولات باید با ماهیت نوآوری اینگونه محصولات هماهنگ باشد. بازاریابی محصولات با تکنولوژی سطح بالا در مقایسه با محصولات با تکنولوژی سطح پایین تحت تأثیر شرایط متفاوت صنعت/بازار می باشد و لذا استراتژی های مورد استفاده برای بازاریابی محصولات با تکنولوژی سطح بالا باید به صورت متفاوتی طراحی و اجرا شود. مسلماً محصولات تولیدی در شرکتهای ایرانی فعال در زمینه نانوتکنولوژی نیز از این قاعده مستثنی نیست. با توجه به آنچه ذکر گردید و اینکه تا آنجا که از نظر محقق گذشت تاکنون در ایران تحقیق جدی در این زمینه صورت نگرفته است، لذا پرداختن به موضوع تجاری سازی و بازاریابی محصولات با فناوری پیشرفته به خصوص تمرکز بر جنبه های بازاریابی بین الملل آنها به دلیل ارزآوری بالا از اهمیت و ضرورت بالایی برخوردار است.
۱-۵- فرضیات
۱-۶- قلمرو تحقیق
۱-۶-۱- قلمرو موضوعی
موضوعات مرتبط با تحقیق حاضر در قلمرو مباحث بازاریابی و بازاریابی بینالملل قرار دارد. در این پژوهش به بررسی اثر استراتژی های بازاریابی بینالملل بر روی عملکرد شرکتهای فعال در زمینه نانوفناوری میپردازیم.
۱-۶-۲- قلمرو مکانی
جامعه آماری پژوهش را مدیران و کارشناسان شرکتهای منتخب دانش بنیان فعال در زمینه نانو فناوری معرفی شده توسط ستاد توسعه نانوفناوری کشور تشکیل میدهند. بنابراین قلمرو مکانی این تحقیق در سطح کشور است.
پنجشنبه 99/09/06
سودآوری سازمان میگردد. لیکن بایستی در نظر داشت که ارتباط بین کیفیت خدمات و سود یک رابطه ساده نیست.
پژوهشگران برای پاسخ دادن به اثر کیفیت خدمات بر سود، بین اثرات تهاجمی[۱] (برای مثال، بدست آوردن سهم بازار بیشتر) و اثرات تدافعی[۲] (حفظ مشتریان، کاهش هزینههای ترفیعی) تمایز قائل شده اند. در شکل(۴-۲) ارتباط بین کیفیت خدمات و سود که مشتمل بر هر دو اثر است، نشان داده شده است. بهبود کیفیت خدمات منجر به جذب مشتریان جدید(اثر تهاجمی)شده و همچنین سازمان را قادر میسازد تا مشتریان کنونی اش را حفظ نماید(اثر تدافعی) (Zeithaml and Bitner,1996,252-253).
نتایج تحقیقات نشان دهنده ارتباط مثبت میان کیفیت ادراک شده و عملکردهای مالی سازمان است. در حقیقت شرکتهای با کیفیت ادراک شده بالا نوعاً از سهم بازار بیشتر، بازگشت سرمایه بالاتر و گردش دارائیهای بیشتر نسبت به شرکتهایی با کیفیت ادراک شده پایین تر، برخوردار هستند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در بلند مدت مهمترین عامل اثر گذار بر عملکرد تجاری، کیفیت کالا و خدماتی است که سازمان نسبت به رقبای خود عرضه میکند.
|
کیفیت خدمات
|
حفظ مشتریان
|
هزینه ها
|
تبلیغات دهان به دهان
|
حجم خرید
|
قیمت بیشتر
|
حاشیه ها
|
سهم بازار
|
قیمت بیشتر
|
شهرت
|
فروشها
|
سودها
|
کیفیت خدمات میتواند به یک سازمان جهت متمایز کردن خود از دیگر سازمانها و دستیابی به مزیت رقابتی پایدار کمک کند. کیفیت بالای خدمات به عنوان عامل اساسی در سود آوری بلند مدت نه تنها برای شرکتهای خدماتی بلکه برای سازمان های تولیدی نیز به شمار می رود. حتی در برخی از صنایع تولیدی کیفیت خدمات دارای اهمیت بیشتری نسبت به کیفیت محصول به شمار میرود(Ghobadian, et al., 1994, 43-44).
یکی از اثرات مستقیم ارائه خدمات با کیفیت بهبود توانایی سازمان جهت ارضای نیازهای مشتریان بصورتی اثربخش می باشد چرا که سازمان دریافته است که مشتریان خواهان چه خدماتی هستند. همچنین ارائه خدمات بهتر به مشتریان باعث تکرار خرید و گسترش تبلیغات دهان به دهان مثبت به مشتریان بالقوه می گردد. دیگر اثر مستقیم کیفیت خدمات, افزایش توانایی سازمان جهت ارائه خدمات بصورتی کارا به مشتریان می باشد، چرا که سازمان دریافته است که مشتریانش چه خواسته و نیازهایی دارند لذا از خدمات غیر ضروری کاسته و یا آن ها را حذف می نماید. با افزایش کارایی و اثربخشی در ارائه خدمات سودآوری سازمان افزایش خواهد یافت(Chang and Chen, 1998,247). هسکت[۳] مزایای کیفیت خدمات را به شکلی ساده و رسا در شکل نشان داده است.
چرخه کیفیت |
رضایت بیشتر کارکنان |
کارکنان با انگیزه تر |
افزایش حجم کسب و کار |
رضایت بیشتر مشتری |
افزایش کیفیت خدمات |
زیتامل کیفیت خدمات الکترونیک را بعنوان «بستری که خرید، فروش و تحویل کالا و اثربخش کالاها و خدمات از یک وب سایت را تسهیل می کند » تعریف کرده است(زاهدی و بی نیاز ،۱۳۸۷)
ابعاد کیفیت خدمات الکترونیک مطابق با مدل ساهادو و پورانی شامل کارآیی ، اجر ا، دسترسی سیستم و حریم می باشد.
پنجشنبه 99/09/06
برای رضایت شهروندان و پیش نیازی برای پذیرش استفاده از فناوری اطلاعات در زندگی مان می باشد. طراحی راهبردهای متمایل به کیفیت خدمات در علم اداره امور عمومی می تواند شکاف میان به کارگیری و استفاده از خدمات دولت الکترونیک را پر نماید(Buckley, 2003). ذکر تعریف شناخته شده کیفیت از نگاه استانداردهای ISO، در اینجا قابل توجه می باشد. از این منظر کیفیت به معنای « کلیه ویژگی ها و خصوصیات یک محصول یا یک خدمت که بروی قابلیت آن محصول یا خدمت برای برآورده ساختن نیازهای ذهنی و کاربردی افراد، تاثیر می گذارد» اطلاق می شود(Corradini et al., 2009).
در واقع ارائه خدمت با کیفیت به عنوان پیش نیاز موفقیت، اگر نه بقاء چنین کسب و کارهایی از دهه ۱۹۸۰ به بعد به شمار می رود. بر خلاف کیفیت کالاها که می توان آن را بصورت عینی از طریق شاخص هایی نظیر قابلیت دوام، تعداد نقائص و… شناخت؛ کیفیت خدمات ساختاری انتزاعی و مجرد دارد که نشات گرفته از ویژگی های خدمات می باشد. بنابراین در نبود معیارهای عینی، سنجش ادراکات مشتریان از کیفیت یک روش مناسب برای ارزیابی کیفیت خدمات شرکتها، می باشد(Parasuraman, et al.,1988, 12-13).
بهبود کیفیت خدمات به عنوان یک استراتژی حیاتی برای موفقیت و بقاء در محیط رقابتی کنونی به شمار می رود. در این میان کلید ارائه خدمات اثربخش به مشتریان تعیین صحیح نیازها و خواسته های مشتریان و سپس پاسخگویی به آنها به شکلی صحیح می باشد. در بخش۸٫۲٫۱ از ISO9001 آمده است که: «سازمان ها بایستی اطلاعات مربوط به ادراک مشتریان را نظارت و بررسی کنند تا اینکه بفهمند آیا سازمان نیازهای مشتری را برآورده کرده است.»( M.-H.C. l., 2003, 29)
قبل از آنکه به تعریف کیفیت خدمات اشاره کنیم لازم است که بدانیم خدمت چیست. خدمت یک واژه پیچیده می باشد. این واژه دارای معانی مختلفی است و طیفی از، خدمات شخصی[۱] تا خدمت به عنوان یک محصول را در بر می گیرد. این کلمه حتی حوزه وسیع تری را نیز شامل می شود. یک ماشین یا تقریباً هر محصول فیزیکی اگر فروشنده تلاشهایی برای ارائه راه حل برای تحقق نیازهای مشتری انجام دهد، می تواند خدمت به مشتری، تلقی گردد. ماشین یک کالای فیزیکی است اما نوع رفتار با مشتری یک خدمت محسوب می شود. به دلیل همین گستردگی و پیچیدگی، در طول دهه های ۶۰ تا ۸۰ طیف وسیعی از تعاریف در ارتباط با خدمت ارائه شد و هرچند در سالیان بعد مباحث کمتری در این زمینه مطرح شد با این حال به یک تعریف جامع رسیده نشد(Gronroos,2000,46). با این توصیف در زیر به چند تعریف از خدمت اشاره می شود:
خدمت، فعالیت یا منفعتی است که یک طرف به طرف دیگر عرضه می کند که اساساً نامحسوس بوده و مالکیت چیزی را در برندارد؛ نتیجه ممکن است محصول فیزیکی باشد یا نباشد(Kotler and Armesrang, 2000, 428). خدمت نتیجه ای است که مشتریان خواستار آن هستند(Harvey, 1998, 583). خدمت، کاری است که فردی برای فرد دیگری انجام می دهد (Perreault, 2003, 185). تولید منفعت اساساً ناملموس، یا به خودی خود به عنوان یک محصول منفرد یا عنصری مهم از محصولی ملموس، که بواسطه شکلی از مبادله، نیاز شناخته شده مشتری را برآورده می سازد (Palmer and cole, 1995, 34). خدمت فرایندی است، مشتمل بر یکسری از فعالیت های کم و بیش نامحسوس که بطور طبیعی اما نه لزوماً همیشگی، در تعاملات بین مشتریان و کارکنان و یا منابع فیزیکی یا کالاها و یا سیستم های ارائه کننده خدمت، روی داده تا راه حلی برای مسائل مشتریان باشد (Gronroos, 2000, 46).
از طرفی در نوشتارهای مربوط به بازاریابی برای درک بهتر مفهوم خدمت، معمولاً خدمات را با کالاهای فیزیکی مقایسه می کنند، که در جدول زیر برخی از ویژگیهای کالاها و خدمات بصورت خلاصه آورده شده است.
کالاهای فیزیکی | خدمات |
محسوس
متجانس
جدایی تولید و توزیع از مصرف
تولید ارزش هسته ای در کارخانه
عدم مشارکت مشتریان در فرایند تولید
امکان ذخیره سازی
انتقال مالکیت |
نامحسوس
نامتجانس
همزمانی فرایندهای تولید، توزیع و مصرف
تولید ارزش هسته ای در تعاملات خریدار- فروشنده
مشارکت مشتریان در فرایند تولید
عدم امکان ذخیره سازی
عدم انتقال مالکیت |
جدول ۲-۱: تفاوت بین کالا و خدمات
صنایع خدماتی بیش از نیم قرن بر اقتصاد اکثر کشورهای صنعتی سلطه داشته است حتی در کشورهای در حال توسعه، سهم خدمات در استخدام و تولید ناخالص داخلی به سرعت رو به رشد است. صنایع خدماتی طیف وسیعی از فعالیت ها را شامل می شود. پیتر دویل در یک دسته بندی خدمات را در هشت طبقه طبقه بندی کرده است(Doyle, 1998, 356).
طبقات خدماتی | |
مالکیت:
عمومی
خصوصی
اهداف:
انتفاعی
غیر انتفاعی
درجه رقابت:
انحصاری
رقابتی
نوع بازار:
مصرف کننده
صنعتی
|
منبع درآمد:
مشتریان
هدایا
مالیات
تماس با مشتری:
بالا
پائین
مهارت نیروی کار:
حرفه ای
غیر حرفه ای
شدت نیروی کار:
مبتنی بر نیروی کار(کاربر)
مبتنی بر تجهیزات(سرمایه بر) |
جدول۲-۲: طبقه بندی خدمات
کیفیت خدمات یک رشته آکادمیک نسبتاً جوانی است که در حدود دو دهه از تحقیقات در این زمینه میگذرد(Caruana and Pitt,1997,612). این واژه برای افراد مختلف، معنای متفاوتی دارد بنابراین در اولین گام از بهبود کیفیت خدمات بایستی درک روشنی از مفهوم کیفیت داشته باشیم. بعلاوه تعریف کیفیت نه تنها از جهت معنایی مهم است بلکه مهمتر از آن هدایت کننده تلاش های کارکنان در جهت رسیدن به خدمات با کیفیت تر خواهد بود.
درباره کیفیت تعاریف زیادی ذکر شده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود: کیفیت عبارت است از آماده بودن خدمت یا کالا برای استفاده کننده که خود نیازمند کیفیت طراحی، انطباق، در دسترس بودن و مناسب بودن مکان ارائه خدمت است (Coyothetis,1992,82).
کیفیت هیچ معنا و مفهومی بجز هر آنچه که مشتری واقعاً می خواهد، ندارد. به عبارت دیگر یک محصول زمانی با کیفیت است که با خواسته ها و نیازهای مشتری انطباق داشته باشد. کیفیت باید به عنوان انطباق محصول با نیاز مشتری تعریف شود(Crosby,1984,60).
سازمان استاندارد های بین المللی، کیفیت را اینگونه تعریف می کند: تمامیت ویژگیها و خصوصیات محصول یا خدمت که توانایی برآورده کردن نیازهای مشتریان را دارد.
بنابراین افزایش کیفیت خدمات از طریق بهبود عملکرد کارکنان یکی از راههای مناسب برای رقابتیتر شدن سازمانها است. البته معمولا خدمات نا ملموس هستند و نمیتوان آنها را استاندارد نمود. به دلیل همین دو ویژگی، ارزیابی کیفیت خدمات عمدتا امری ذهنی است و به میزان زیادی به مشتریان بستگی دارد. همچنین ناملموس بودن خدمات به این معنا است که آن چه در ارزیابی کیفیت خدمات برای مشتریان مهم است، نحوه ارائه این خدمات است(اشنایدر و براون، ۱۹۹۳؛ موریسون ۱۹۹۶). به عبارت دیگر کیفیت خدمات به میزان زیادی به برخورد و رفتار کارکنان با مشتریان بستگی دارد. از این رو هر تلاشی برای افزایش کیفیت خدمات باید مبتنی بر مدیریت رفتار کارکنان باشد.
در ادبیات مدیریت و بازاریابی هنوز توافق واحدی برای تعریف و مفهوم سازی کیفیت خدمات وجود ندارد. با این حال می توانیم به طور ساده کیفیت خدمات ادراک شده توسط مشتری را این گونه تعریف کنیم:
«نوعی قضاوت که مشتریان بر اساس ادراک خود پس از یک فرایند دریافت خدمت انجام میدهند، و بدین وسیله آنها انتظارات خود را با خدماتی که دریافت آن را ادراک نمودهاند مقایسه میکنند»(گرونروز، ۱۹۸۴؛ زیتامل، ۱۹۸۸).
با توجه به این تعریف، کیفیت خدمات به دو عامل وابسته است: خدمات مورد انتظار[۲]، و خدمات ادراک شده[۳]. گرونروز(۱۹۸۴) بیان میکند که تجارب قبلی در رابطه با یک خدمت میتوانند بر انتظارات یک مشتری اثرگذار باشند؛ در حالی که خدمات ادراک شده ناشی از ادراک مشتریان از خود خدمت است. در واقع، کیفیت خدمات نوعی نگرش است که با رضایت مشتری مرتبط است، ولی نه معادل آن؛ و ناشی از مقایسه انتظارات مشتریان با عملکرد سازمان است (بولتون و درو ، ۱۹۹۱؛ پاراسورامان و دیگران، ۱۹۸۸).
گفته شده است که کیفیت پدیدهای چند بعدی است و برای رسیدن به کیفیت خدمات باید ابعاد مهم آن شناخته شود. بر اساس ایده شکاف میان انتظارات و ادراکات، پاراسورامان[۴] و همکارانش(۱۹۸۸)، پنج بعد اصلی کیفیت خدمات را مشخص کردند و بر همین اساس آنها، جهت سنجش کیفیت خدمات در سال ۱۹۸۸ مقیاسی ایجاد نمودند که به مدل سروکوآل[۵] معروف است. این مدل مقبولیت زیادی در سطح جهان یافته است و در صنایع خدماتی مختلف از قبیل مدارس پزشکی، بیمارستانها، خردهفروشیها و فروشگاههای زنجیرهای، مؤسسات آموزش عالی و دانشگاهها، مؤسسات گردشگری، بانک ها، هتل ها، و … مورد استفاده قرار گرفته است؛ و در واقع هنوز هم پرکاربردترین ابزار برای سنجش کیفیت خدمات میباشد. ابعاد این مدل عبارتند از: قابلیت اعتماد[۶]، پاسخگویی[۷]، اطمینان خاطر[۸]، همدلی[۹] و عوامل ملموس[۱۰]. این ابعاد به همراه تعاریف آنها در ادامه مشخص شده اند (وانگ و سول، ۲۰۰۳؛ پاراسورامان و دیگران، ۱۹۸۸).
مدل کیفیت خدمات فنی است که برای سنجش اینکه مشتریان چگونه کیفیت خدمات را درک میکنند، بکار میرود. این فن براساس پنج شاخص فوق و مقایسه بین انتظارات مشتری از اینکه چگونه خدمات باید ارائه شود و تجربه آنها از اینکه خدمات چگونه ارائه شده است، عمل میکند.
مدل کیفیت خدمات فقط خدماتی را که بوسیله مشتریان استفاده میشود را مورد سنجش قرار داده و طبقهبندی میکند. اما دستهای از عوامل تأثیرگذار دیگر نیز بر رضایت مشتری تأثیر میگذارند که بیشتر به صورت عوامل درونسازمانی عمل میکنند. که آنها را عوامل کیفیت خدمات داخلی مینامند. با سنجش کیفیت این عوامل مدیران قادر به تعیین فعالیتهای لازم برای رسیدن به رضایت مشتری میباشند. این دانش مدیران را قادر میسازد به جای برخورد انفعالی در مقابل رضایت مشتری به صورت فعال عمل نمایند. کیفیت خدمات داخلی به معنای رضایت کارکنان از خدمات دریافتی از ارائهدهندگان خدمات داخلی است و اجزاء آن عبارتند از:
هسکت[۱۱] (۱۹۹۰) ، بری[۱۲] (۱۹۹۱) و هارت[۱۳] (۱۹۹۳) به بحث و بررسی اجزاء کیفیت خدمات داخلی و اثرات آن بر کارکنان و رضایت مشتری پرداختهاند. هر چند این محققان کیفیت خدمات داخلی را از دیدگاههای متفاوت مینگرند اما همگی بر این نکته اتفاقنظر دارند که تلاش سازمانها برای ارائه کیفیت خدمات به مشتریان خارجی باید با تأمین نیازهای مشتریان داخلیشان شروع شود. بحث هسکت مبتنی بر زنجیره «خدمت – سود» است که در چارچوب یک مدل به صورت زیر آمده است:
۱) هدایت به سوی کیفیت خدمات داخلی منجر به ۲) رضایت کارمندی میشود که این خود باعث ۳)خدماتدهی با ارزشی بالا و نتیجتاً ۴) رضایت مشتری و نیل به ۵) وفاداری مشتری و سرانجام ۶) سود و رشد سازمانی میگردد (Hallowell, 1996).
[۱] Personal services
پنجشنبه 99/09/06
برخی از مفاهیم اصولی مارا یاری میدهند تا بتوانیم فرایند ارزیابی مصرف کننده را توجیه کنیم. از نظر یک مصرف کننده محصول مجموعه ای از ویژه گیهاست.مصرف کنندگان در مورد ویژه گیها وآنچه که مورد توجه قرار می دهند متفاوتند و بیشتر به ویژه گیهایی توجه می کنند که به نیازهای خاص آنها مربوط است. مصرف کننده با توجه به نیازها و خواسته های منحصر به فرد خود برای ویژه گیهای خاص یک محصول اهمیتهای متفاوتی قائل است.مجموعه باورهایی که افراد در مورد یک محصول با نام و نشان تجاری خاص دارند تصویر محصول نامیده می شود.(کاتلر و آرمسترانگ، ۱۹۸۳).
نگرش و باور به نوبه خود بر رفتار خریدار اثر میگذارند.نگرش جنبه توصیفی دارد که به صورت نسبی،شیوه ارزشیابی،احساس و تمایل فرد نسبت به یک موضوع یا یک عقیده را مشخص میسازد.تصویر برند با نام برند متفاوت می باشد.در واقع نام و نشان تجاری عبارتست از نام،عبارت،اصطلاح،علامت ،نشانه،نماد،یا ترکیبی از اینها که به منظورشناساندن محصول یا خدمات و متمایز ساختن آنها از شرکتهای رقیب استفاده می شوند.(کاتلر، ۱۹۸۳)
اولین بار گاردنر و لیوی در سال ۱۹۵۵ مفهوم تصویر برند را در مقاله خودشان مطرح کردند. آنها معتقد بودند که محصولات دارای ماهیت مختلف از جمله فیزیولوژیک و اجتماعی هستند. از زمان معرفی رسمی آن تا کنون، مفهوم تصویر برند در تحقیقات مربوط به رفتار خریدار (مصرف کننده) مورد استفاده قرار گرفته است. تصویر برند می تواند یک مفهوم حیاتی برای مدیران بازاریابی باشد. دیوید اگیلوی در کتاب خود تحت عنوان رازهای تبلیغات مدعی است که مفهوم تصویر برند را در سال ۱۹۵۳ به عرصه افکار عمومی معرفی کرده است. وی همچنین اظهار می دارد که این مفهوم، اولین بار در سال ۱۹۳۳ توسط کلود هاپکینز مطرح شده است. تحقیقات نشان می دهد که تفاوت هایی درنظر نویسندگان در مورد جنبه های تصویر برند وجود دارد. این تفاوت ها شامل
نام هایی که برای این پدیده آورده شده است.
یک تعریف رسمی که پیشنهاد شده است.
اجزاء تصویر برند.
ابزار اندازه گیری آن.
(موسوی و دیگران، ۱۳۸۹) ابعاد، منشاء، خلق، و کاربرد ماهرانه آن
رینولد و گوتمن (۱۹۸۴)، معتقدند که افرادی که تصویر برند را به عنوان شخصیت در نظر می گیرند، غیر ممکن است که آن را بپذیرند و این به فاکتورهایی فراتر از جنبه فیزیکی محصول بسط داده شده است. دیگران، برعکس، معتقدند که تصویر یک برند از فاکتورهایی تشکیل شده است که نامربوط به خود محصول است. جنسچ (۱۹۷۸) معتقد است که مفهوم برند شامل دو جزء است، بررسی و محاسبه خصایص آن مارک و تصور موقعیت ها، کامیابی ها و موارد مشابه. این نظریه پرداز به جای استفاده از مسائل کیفی-عملکردی از مفاهیم روان شناختی مصرف کننده و برند در تجزیه و تحلیل خود استفاده کرده است. وی معتقد است که تصویر کالا با پخش آگهی های تبلیغاتی و تکرار آن ایجاد و تقویت می شود. فریدمن (۱۹۶۸)به مفاهیم روان شناختی، طبقه بندی حالت ها، اولویت ها و مزایای ادراکی-شناختی توجه گسترده ای داشت. رینولد و گوتمن (۱۹۸۴) در مورد اجزای تصویر برند به بحث می پردازند. آنها یک شبکه مشخص را که منعکس کننده ارتباط حافظه با اجزای اصلی تصویر برند است را ارائه نمودند. لیوی (۱۹۷۸) معتقد است که تصویر برند از ترکیب واقعیت فیزیکی محصول و باورها شخصیتی و احساسی که در مورد آن به وجود می آید ساخته می شود.( موسوی و دیگران، ۱۳۸۹).
دوبنی و زینکن(۱۹۹۰) معتقدند اگرچه تصویر ذهنی از برند به طور گسترده و به شیوه های مختلف تعریف و مورد استفاده قرار گرفته است اما توافق کلی بر سر تعریف تصویر ذهنی از برند به عنوان ادراک و احساسات کلی مصرف کننده در مورد یک برند مطرح است.آتیلگان،آگینسی،آکسوی و کای نک (۲۰۰۹) می گویند که تصویر ذهنی از برند بوسیله ترکیب اثر تداعی های برند شکل می گیرد.کلر (۲۰۰۸) معتقد است که تداعی های ذهنی از برند بر اساس مدل حافظه ای شبکه ای تداعی های ذهنی می باشد.که در آن حافظه فرد از گره ها و رشته های ارتباطی تشکیل شده است.رشته های ارتباطی نشان دهنده روابط و گره ها نشان دهنده مفاهیم و اشیا می باشند.سمیس و ترات (۲۰۰۶) معتقدند که تداعی های ذهنی از برند،از اجزای اصلی تصویر ذهنی از برند هستند وامکان متمایز شدن و ایجاد نگرشهای مثبت نسبت به محصول را فراهم می کنند.ونگ و یانگ (۲۰۱۰) می گویند که نیرومندی،مطلوبیت و منحصر به فرد بودن سه بعد تداعی های برند می یاشند که منعکس کننده تصویر ذهنی از برند هستند.مطابق با دیدگاه کلر تداعی های برند در سه دسته سبقه بندی شده است:۱) ویژه گیها (ویژه گیهای مرتبط با محصول از قبیل اجزا و شکل و ویژه گیهای غیر مرتبط با محصول از قبیل قیمت،تقور مصرف کننده، احساسات ،تجربیات و شخصیت)، ۲) مزایا ( مزایای کارکردی،مزایای تجربی و مزایای سمبولیک) و ۳) نگرش ( ارزیابی کلی). همچنین بر طبق اظهارات کلر ایجاد تصویر ذهنی مثبت از برند نیازمند برنامه های بازاریابی است که بتوانند تداعی های نیرومند،مطلوب و منحصر به فرد باشند به طور حتم فعالترند و به تصویر ذهنی از برند کمک می کنند.( حسینی، فرهادی نهاد،۱۳۹۱)
کلر در سال ۱۹۹۳ تصویر برند را اینگونه تعریف می کند: ادراکی است در باره برند که توسط تداعی معانی برند در ذهم مشتری شکل می گیرد.دان دوبنی و جرج زینخان (۱۹۹۹) طی تحقیقات خود موارد زیر را برای تصویر برند مطرح کردند:
۱)تصویر برند یک فرایند است که توسط مشتری شناسایی می شود
۲)تصویر برند یک فرایند گسترده استنباطی و موضوعی است که بر اساس ادراک و تفسیر مصرف کننده شکل می گیرد و از طریق تصورات منطقی یا احساسی ادامه می یابد.
۳)تصویر برند یک عامل ذاتی است که در فرایند های فیزیکی ، تکنیکی و عملکردی توسط عملیات مناسب بازاریابی شکل می گیرد.
۴)در جایی که تصویر برند نقش موثری دارد،درک واقعیت و ماهیتهای مربوط به آن مهم تر از خود واقعیت است.( رحیم نیا ، فاطمی ،۱۳۹۰)
تصویر یعنی شخصیت.محصولات مثل افراد دارای شخصیت اند واین شخصیت می تواند آن برند را در بازار تثبیت و یا آنرا حذف کند.شخصیت یک محصول مجموعه ایست از بسیاری پیزها مانند : نام محصول،بسته بندی،قیمت،نحوه تبلیغ و از همه مهمتر ذات خود محصول.(اگیلوی،۱۳۸۲)
به گفته بیان و موتینهو(۲۰۰۸) تصویر برند، همان درک مشتری از برند است. تصویر برند از دو جهت اهمیت دارد. یکی این که تصویر برند در فرایند تصمیم گیری مشتری جهت انتخاب یا عدم انتخاب یک برند شرکت می کند و دیگر این که تصویر برند بر رفتار خرید بعدی مشتری اثرگذار می باشد. ویژگی های یک محصول، فواید و نتایج مصرف یک برند و شخصیت برند سه عنصر کلیدی تصویر برند می باشند. این عناصر و فرضیه های وابسته به آن ها در ذیل شرح داده شده اند. ( رحیم نیا ، فاطمی ،۱۳۹۰)
عامل شخصیت برند مصرف کننده را قادر می سازد که خود یا ابعاد خاصی از خود را توصیف کند. این عامل عملکردی نمادین دارد و به مشتریان کمک می کند که خود را از دیگران جدا یا به دیگران نزدیک کنند. همچنین شخصیت برند، ارزش برند را طرح ریزی کرده و تصویری از یک نمونه بارز مصرف کننده برند را می سازد، که ممکن است همان تصویر ذهنی مشتری باشد.
راه های مختلفی برای طبقه بندی مفهوم ویژگی های کالا وجود دارد. ویژگی های کالا طبق دیدگاه کلر (۱۹۹۳)، همان جنبه های توصیفی هستند که یک محصول را توصیف می کنند. طبق دیدگاه استوکمن (۱۹۹۱)، یک محصول می تواند به عنوان مجموعه ای از ویژگی های ذاتی و برونی و یا مجموعه ای از ویژگی های دریافت شده در نظر گرفته شود. ویژگی های ذاتی محصول، نشانه های اطلاعاتی هستند که مستقیما با محصول در ارتباط می باشند و ویژگی های بیرونی، نشانه های اطلاعاتی هستند که به صورت غیرمستقیم با محصول در ارتباط می باشند.
فواید دریافتی همان چیزی است که مشتریان تصور می کنند یک کالا می تواند برای آن ها انجام دهد. این مفهوم وابسته به دیدگاه مشتریان از ویژگی های محصول و شخصیت برند می باشد. فواید همان چیزهایی است که زمانی که مشتری محصول یا برندی را خریداری می کند، به دنبال آن می گردد. این فواید به سوی وضعیت یا ارزشی هدایت می شوند که مشتریان در آرزوی به دست آوردن آن ها بوده اند.( خیری و دیگران ۱۳۹۱)
۴-۱-۱-۲)ارزش ادراک شده مشتری
به گفته بیک و دیگران(۲۰۰۴)، تریسی و ویرسما بر مبنای نتایج تحقیقاتشان در زمینه رقابت مدرن و آنچه رهبران بازار را در این میدان موفق نگهداشته به سه حقیقت مهم که درک عمیقی می طلبند اشاره می کنند:
-۱ ایجاد ارزش
-۲ مدل عملیاتی ارزش
-۳ راهبرد های ارزشمند
اولین مورد به وعده تلویحی و ضمنی مدیریت سازمان جهت ارائه ترکیبی از عوامل ایجاد کننده ارزش مثل قیمت، کیفیت، عملکرد ، امکان انتخاب و سایر تسهیلات به مشتری اشاره می کند. مفهوم دوم به ترکیبی از فرایند های عملیاتی، سیستمهای مدیریتی ،ساختارها و فرهنگ تجاری مربوط می شود که سازمان را در ایجاد ارزش به مشتری مورد حمایت و پشتیبانی قرار می دهد و مورد سوم سه راه متمایزی که سازمانها بدان وسیله قادر به ایجاد ارزش و اجرای مدل عملیاتی ارزش در بازار و ارائه آن به مشتریان خواهند بود را در بر میگیرد. این راه ها به شرح زیر هستند.
۱ برتری عملیاتی: چنین سازمان هایی مثل وال مارت به دنبال ارائه محصولات با قیمت مناسب و خدمات مفید و کمترین سردرگمی برای مشتریان هستند.
۲ رهبری محصول : سازمان هایی مثل اینتل و نایک به دنبال ارائه بی نظیرترین محصول در نوع خود به مشتریان می باشند و به همین خاطر در این سازمانها نوآوری و تغییرات سریع برای حفظ موقعیت برتر در بازار محصول غیر قابل اجتناب است.
۳ صمیمیت با مشتری : این سازمانها درک عمیقی از مشتریان خود دارند و خواهان ارائه بهترین راه حل به مشتری و برقراری رابطه نزدیک با او هستند که از این دست می توان به برخی از بانکهای خصوصی اشاره کرد. با این وجود «ترسی و ویرسما» معتقدند که رقابت مدرن دارای سه حقیقت است: مشتریان متفاوت ارزشهای متفاوتی طلب میکنند. سازمانها نمی توانند در تمامی ابعاد ارزشها، بهترین باشند آنان بایستی با توجه به گروه مشتریان منتخب خود دامنه ارزشهایی که برروی آنها تمرکز می کنند را محدود سازند، همانطور که استاندارد ارزشها افزایش می یابد انتظارات مشتریان نیز بالا خواهد رفت. از این رو سازمانها برای حفظ مزیت رقابتی و پیشگامی خود بایستی مدام در ارائه ارزش به مشتری به جلو حرکت کنند.( نایب زاده، ۱۳۸۶).
پنجشنبه 99/09/06
راه های بسیاری برای بازاریابان وجود دارد که میتوان انتظار داشت که بر روی حفظ مشتری و وفاداری مشتریان تاثیر گذار باشد.بنسل، تیلور و جیمز (۲۰۰۵) معتقدند که تاکتیکهای بازاریابی ارتباط با مشتری می تواند کیفیت خدمات،درک قیمت،ارزش ادرک شده توسط مشتری و گزینه دلربایی باشد.تسنگ (۲۰۰۷) میگوید که این تاکتیکها میتوانند نامه های مستقیم،جایزه های ملموس،ارتباط میان فردی و رفتار ترجیحی باشد که میتوانند مدت رابطه را افزایش داده و رضایت مشتریان،اعتماد و الزام به خرید مجدد را در مشتریان افزایش دهد.پنگ و وانگ (۲۰۰۶) معتقدند که این تاکتیکها می توانند کیفیت خدمات،خوشنامی برند ، فهم قیمت وارزش ادراک شده مشتری ،باشد.( ژانگ و فنگ، ۲۰۰۹).
شهباز کشوری و زارع (۲۰۱۲)می گویند تاکتیکهای بازاریابی ارتباط با مشتری میتواند کیفیت خدمات، فهم قیمت، تصویر برند ، ارزش ادراک شده مشتری،ارتباطات،شخصی سازی،همکاری و… باشد.( شهباز کشوری و زارع، ۲۰۱۲)
از نظر ژانگ و فنگ (۲۰۰۹) این تاکتیکها شامل کیفیت خدمات،تصویر برند، ارزش ادراک شده تو سط مشتری و درک قیمت میباشد. (ژانگ و فنگ، ۲۰۰۹)
از نظر حری و دیگران(۲۰۱۳) تاکتیکهای بازاریابی ارتباط با مشتری عبارتند از:مکاتبات مستقیم،ارتباط شخصی و جوایز ملموس .( حری و دیگران، ۲۰۱۳)
به عقیده دعایی و دیگران(۲۰۱۱) تاکتیکهای بازاریابی ارتباط با مشتری می تواند نامه های مستقیم،رفتار ترجیهی،روابط میان فردی و جوایز ملموس باشد.
در این پژوهش تاکتیکهای بازاریابی ارتباط با مشتری را کیفیت خدمات، تصویر برند،ارزش پیشنهادی به مشتری و درک قیمت در نظر گرفته شد.
۱-۱-۱-۲)کیفیت خدمات(محصولات)
شرکتهایی که در زمینه بازاریابی بسیار موفق بوده اند اهمیت کیفیت محصول و ارائه خدمات به مشتریان را درک کرده اند.این شرکتها می دانند که کیفیت بیش از یک ویژه گی محصول و ارائه خدمات به مشتریان بیش از پاسخ دادن به شکایتهای انان است.امروزه بسیاری از شرکتها و سازمان های غیر انتفاعی مفاهیم جدید بازاریابی را پذیرفته اند و طبق آن عمل می کنند. آنان متوجه شده اند که تمرکز برنیازهای مشتریان به معنی توجه به کیفیت محصول و ارائه خدمات به مشتریان است در نتیجه این دو موضوع از جدیدترین مفاهیم بازاریابی هستند و هرسازمانی که می کوشد مشتری گرا باشد باید با این مفاهیم آشنا شود.کیفیت و خدمت در بازاریابی محصولات مختلف نقش مهمی دارد،ولی برای تفکیک محصولات در آینده ،در بسیاری از صنایع این عوامل ضروری به نظر می رسند.( ونوس و دیگران، ۱۳۹۰)
قدیمی ترین شکل استفاده از کیفیت به ۳۰۰۰سال پیش برمی گردد. زمانیکه بابلی ها از واحدهای استاندارد برای توزین ویا اندازه گیری کالاها به صورت توافقی بین هم استفاده می کردند.در قرن یازدهم در انگلستان قانون اصناف حق بازرسی کیفیت کالاهای ساخته شده را به بازرسان کار میدهد تا بدین وسیله در مورد آنهایی که محصولات آنها مطابق با کیفیت نیستند اعمال تنبیه کرده و در مورد کالاهای خوب مهر تائید بزنند. تست مرغوبیت کالا عملا در سال ۱۴۵۶میلادی از زمان هنری ششم جهت اطمینان از کیفیت کالاها در انگلستان مرسوم گردید.گرچه به نظر می رسد بازرسی رسمی کالاها برای اطمینان از کیفیت با روش های بهتر و جدید از حوالی سال ۱۸۵۰ آغاز شده است.به دنبال تاکید بر اهمیت کنترل کیفیت محصولات در سال ۱۹۲۰آقای دکتر والترشوارت محقق آزمایشگاه بل در آمریکا(کسی که چارتهای کنترل را اختراع کرد)اعلام کرد فقط روی محصول ساخته شده نباید کنترل شود بلکه کنترل واقعی باید در فرایند تولید اعمال شود.کیفیت راه طولانی را پیموده است،همواره کشفیات تازه ای در مورد آن به عمل آمده و بازسازی اکتشافات قبلی تبدیل به حقایقی جدیدتر شده وسبب بازیابی فراموش شده ها گردیده است.در دهه هفتاد،اعتقاد براین باور بود که مسئولیت کیفیت به عهده ی بخش کنترل کیفیت است و تاکیدات عمدتا بر ابزار کیفیت مثل چارتهای کنترل و بازرسی کالاها متمرکز بود و مدیران رده بالا اصولا خود را درگیر مباحث مربوط به کیفیت نمی کردند. در دهه ۸۰یک دگرگونی در افزایش آگاهی در مورد کیفیت پدید آمد.در این دوره مدیریت بالای سازمان ها دریافتند که شخصا باید مسئولیت کیفیت را عهده دار شده و با آن روبرو شوند و به این اعتقاد دست یافتند که هم خودشان و هم هر کس دیگری در شرکت باید به طور جدی به کیفیت بپردازند و در مورد آن اقدام کنند. لذا به مدیران کیفیت مسئولیت زیادی واگذار شد. یکی دیگر از مهمترین یافته های کیفیت دراین دوره، روش پیشگیری از ضایعات بود، یعنی به جای تمرکز روی یافتن محصولات معیوب، سعی گردید از تولید محصول معیوب جلوگیری شود،و این بسیار باصرفه تر و موثرتر برای تولید محصولات مرغوب بود. در دهه۸۰برنامه های کیفیت عمدتامتوجه ساخت محصولات بود،ولی در دهه ۹۰ تاکید بر روی کیفیت در سایر زمینه ها مثل واحد فروش واداری نیز معطوف گردید. مشتریان عمدتا خواهان محصولات و خدمات با کیفیت هستند و شرکتهای بیشتری برای تامین این خواسته مشتری به رقابت می پردازند. کیفیت رسما این گونه تعریف می شود:«تمامی جنبه ها و مشخصه های یک محصول یا خدمات در رابطه با توانایی محصول یا خدمات جهت برآورده ساختن نیازهای تصریح شده یا تلویحا بیان شده است.» (پایگاه اطلاع رسانی صنعت،۱۵/۴/۱۳۹۲)[۱]
در نگرش سنتی کیفیت محصولات در پرتو ویژه گیها و صفت فیزیکی آن از قبیل استحکام و قابل اعتماد بودن ارزیابی می شود ولی امروزه بسیاری از شرکتها مفهوم کیفیت را مورد بررسی مجدد قرار داده اند این شرکتها متوجه شده اند که مطلوب ترین و موفق ترین محصول در جهان اگر نیازها و خواسته ها و انتظارات مشتریان را بر آورده نکند ایده آل محسوب نمی شود. در این نگرش جدید بازاریابان باید ترکیبات مناسب،عملکرد مناسب،دوام مناسب،قیمت مناسب را در مورد هر محصول در نظر بگیرند.مشتریان به ما کمک می کنند تا مناسب بودن را شناسایی کنیم و تنها کاری که باید انجام دهیم این است که از آنها نظر خواهی کنیم . به علاوه مسئولان کل سازمان متوجه شده اند که کل سازمان باید نسبت به کیفیت محصول متعهد باشند.بنابراین تعریف جدید کیفیت در چهارچوب این مفاهیم چنین است:درجه ای که یک محصول با انتظارات مشتری و مشخصات ارائه شده تطبیق دارد. (ونوس و دیگران، ۱۳۹۰)
گامسون (۱۹۹۵)معتقد است مشتریان نه به خاطر برنامه های پیشبرد فروش و بازاریابی بلکه به دلیل ارزشی که دریافت می کنند وفادار باقی می مانند.این ارزش از نظم و آرایش کامل جلوه هایی چون کیفیت محصول خدمات پس از فروش و در دسترس بودن آن ناشی می شود.کلس معتقد است کیفیت خدمات عبارت است از تمرکز بر چیزی که به مشتریان تحویل داده می شود،موقعیتی که خدمات در آن موقعیت ارائه میشود و اینکه آن خدمات چگونه ارائه می شود. (علامه ، نکته دان،۱۳۸۹)
کاتلر می گوید مشتریان به محصولی علاقه مند هستند که بهترین کیفیت ،بازده و خصوصیات را داشته باشد بنا بر این سازمان باید تمام انرژی خود را صرف بهبود مستمر محصول بنماید.(کاتلر، ۱۳۸۹)
علی رغم گذشت زمانی طولانی از مطرح شدن موضوع کیفیت خدمات و شیوه های سنجش و ارزیابی آن، نه تنها توجه به این موضوع کاهش نیافته بلکه به دلیل اهمیت فزاینده خدمات در اقتصاد کشورها به خصوص اقتصادهای مدرن و پیشرفته نقش آن بیش از پیش اهمیت یافته است.سنجش کیفیت در سازمان های خدماتی ، سنجشی است از اینکه تا چه اندازه ، خدمت ارائه شده، انتظارات مشتریان را برآورده می کند.آگاهی از مفهوم کیفیت خدمت و تلاش برای بهبود آن ، به ارائه خدمات با کیفیت منجر شده و از طریق افزایش سطح کیفیت خدمات می توان افزایش رضایتمندی مشتریان را انتظار داشت.طبق تعریف پاراسورامان و همکاران، کیفیت خدمات، قضاوت مشتری است و تفاوت بین انتظارات مشتری از آنچه شرکت باید ارائه کند و عملکرد خدمت دریافت شده تعریف می شود.بدین ترتیب می توان کیفیت خدمات را بر مبنای رضایت مشتری به صورت میزان اختلاف موجود ما بین انتظارات یا خواسته های مشتری و درک او از عملکرد واقعی خدمت تعریف نمود.( طالقانی ،۱۳۹۰)
کارامد ترین متخصصان می دانند مشتری باید منحصر به فرد تلقی شود و جایگزین کردن آن بسیار هزینه بر است.وفادار نگه داشتن مشتری با ارائه خدمات خوب بسیار سود آور است تا اینکه هر از گاه مشتری تازه ای به دست بیاوریم.مشتری نمی خواهد چیزی به او گفته شود،بلکه میخواهد در عمل به او نشان داده شود.( علامه ، نکته دان،۱۳۸۹)
لویز و بومز کیفیت خدمات را به عنوان اندازه گیری اینکه تا چه اندازه سطح خدمت ارائه شده با انتظارات مشتریان تطابق دارد،تعریف کرئه اند.همچنین مور و کریدون کیفیت را به عنوان،به طور پیوسته،مطابق یا فراتر از انتظارات مشتریان عمل کردن ،تعریف کرده اند.پاراسورمان و دیگران کیفیت خدمات ادراک شده را به صورت قضاوت مشتری در باره برتری یا مزیت کلی یک شی تعریف می کنند.به طور کلی کیفیت در ادبیات خدمات بر مبنای کیفیت درک شده از خدمات مفهوم سازی می شود.این تعریف با کیفیت ذهنی که شامل مولفه هایی ذهنی در مورد وقایع یا اشیا هست متفاوت می باشد.همچنین در نوشته های اولسن و ویکاف ،گرونروس و لهتینن وسایر محققان این حوزه ،آشکارا از این موضوع که کیفیت خدمات ادراک شده به وسیله مصرف کنندگان از مقایسه آنچه که آنان احساس می کنند که شرکت خدماتی باید ارائه کند با ادراکاتشان از عملکرد شرکتهای ارائه کننده خدمات نشات میگیرد حمایت کرده اند.( طباطبایی هنزایی، اخوان،۱۳۸۹)
عثمان و اون (۲۰۰۲) کیفیت خدمات را به عنوان درجه ای از اختلاف بین ادراکات و انتظارات مشتریان از خدمات تعریف می کنند.صدیق سهیل و شیخ (۲۰۰۸) کیفیت خدمات را به عنوان یکی از عوامل موثر برای دستیابی به منافع استراتژیک سازمان مثل حفظ نرخ مشتریان و یا افزایش اثر بخشی و بدست آوردن سود عملیاتی می باشد.( غفاری و دیگران،۱۳۹۰)
و در آخر اینکه مشتریان راضی منبع سود شرکتها هستند شرکتهایی که نمی توانند مشتریان را راضی نگه دارند در دراز مدت در بازار باقی نخواهند ماند.عرضه محصولات با کیفیت برتر و ارائه خدمات در سطح عالی به طور مستمر موجب ایجاد مزیتهای رقابتی برای شرکت می شود از جمله:ایجاد موانع رقابتی،وفاداری مشتریان،تولید و عرضه محصولات متمایز،کاهش هزینه های بازاریابی و تعیین قیمتهای بالاتر.سرانجام می توان گفت در مورد کیفیت یک نکته اخلاقی وجود دارد و آن اینکه مشتریان به ما پول می دهند که انتظارات آنها را برآورده کنیم و ما در مقابل آنها مسئولیم. (ونوس و دیگران، ۱۳۹۰)
۲-۱-۱-۲)درک قیمت
قیمت یکی از ارکان اصلی بازاریابی است و تنها فاکتور از آمیخته بازاریابی است که برای شرکت درآمدزا می باشد.همینطور از جنبه مصرف کننده، قیمت نیز از حساسیت بالایی برخوردار است بطوریکه قیمت یک محصول را در کنار کیفیتی که از آن محصول دیده می شود و انتظار می رود ،میسنجند.با در نظر گرفتن دامنه های خاص از قیمت، مصرف کنندگان انتظار دارند قیمت بالاتر نشان دهنده کیفیت بهتر باشد.هر قدر قیمت کالایی بالاتر باشد، ارزش درک شده آن کمتر خواهد بود.ارزش درک شده بده بستانی است که مصرف کننده در هنگام ارزش یابی نام و نشان تجاری بین قیمت و کیفیت درک شده انجام می دهد.( حیدر زاده،۱۳۸۸)
بسیاری از اقتصاد دانان بر این باور هستند که مشتریان قیمت پذیر هستند و به ساده گی قیمتهای ارائه شده را قبول کرده و تسلیم می شوند. با وجود این بنا به نظر وینر و آفیر مصرف کنندگان اغلب به صورت فعالانه اطلاعات مربوط به قیمت محصول را بر اساس دانسته های خود از قیمتهای گذشته،شیوه های ارتباطات رسمی(فعالیتهای تبلیغاتی شرکتها)،ارتباطات غیر رسمی (اطلاعات بر گرفته از دوستان)،یا اطلاعات گرفته شده از اینترنت یا لحظه خرید پردازش و تفسیر می کنند.تصمیمات خرید مصرف کننده بر اساس ادراک وی از قیمت محصول رخ می دهد و نه ارزش اظهار شده توسط مصرف کنندگان یا بازاریابان. درک شیوه ادراک قیمت در ذهن مصرف کننده یکی از اولویتهای مهم بازاریابی به شمار می رود.بسیاری از تحقیقات نشان داده است که تنها معدودی از مصرف کنندگان می توانند قیمتهای واقعی محصول را پس از خرید به درستی به یاد آورند.اما آنها به خوبی دامنه قیمت محصول را تا مدتها پس از خرید در ذهن نگه می دارند.با وجود این مصرف کنندگان هنگام بررسی و ارزیابی قیمت اغلب آنرا در چهاچوب اطلاعات مرجع درونی خود(قیمتهایی که به خاطر دارند) یا چهارچوب اطلاعات مرجع بیرونی(اظهار نظر سایرین در باره قیمتهای رایج روز)مقایسه می کنند.هنگامی که مصرف کنندگان یک یا چند مرجع را مورد بررسی قرار می دهند ادراک آنها از قیمت محصول می تواند تفاوت چشمگیری با قیمت واقعی که توسط فروشنده ارائه می شود داشته باشد.بسیاری از تحقیقات در زمینه قیمتهای مرجع نشان داده اند که غافلگیری نا خوشایند مشتری ها (حالتی که قیمت محصول بسیار بالا تر از قیمت ادراک شده توسط مشتری باشد) پیامدها و تاثیرات بزرگی را بر احتمال خرید مشتریان بر جای دارد.(سایت اطلاع رسانی صنعت نساجی ایران،۱۲/۴/۹۲)[۲]
قضاوت و تصمیم گیری در مورد مناسب یا نا مناسب بودن قیمت هر محصول به عهده مصرف کننده است . هنگام تعیین قیمت شرکتها باید ادراکات مشتریان و چگونگی تاثیر این ادراکات را بر تصمیمات خرید در نظر گیرند.یکی از محققان بازاریابی معتقد است که تصمیمات قیمت گذاری مانند دیگر تصمیمات آمیخته بازاریابی باید مشتری گرا باشد.قیمت گذاری علاوه بر تخصص فنی،مستلزم مهارتهای دیگری است ازجمله قضاوتها و ارزیابیهای مناسب و آگاهی کامل از انگیزه خریداران.( ونوس و دیگران، ۱۳۹۰)
مونوکا (۲۰۰۸) می گوید تاثیر قیمت برای تصمیم گیری مصرف کننده به حالات قیمت ادراک شده بستگی دارد در این زمینه ادراکات قیمت به عنوان فرایندی که مصرف کنندگان علائم قیمت را به ساختارهای شناختی معنی دار شناخته می شود . این فرایند از چندین مرحله تشکیل شده است .