دانلود فایل های دانشگاهی - تحقیق - پایان نامه - پروژه
دانلود فایل های دانشگاهی -متن کامل- تحقیق - پایان نامه - پروژه - همه رشته ها -فرمت ورد-نمونه رایگان
دانلود فایل های دانشگاهی -متن کامل- تحقیق - پایان نامه - پروژه - همه رشته ها -فرمت ورد-نمونه رایگان
جمعه 99/09/07
جرم پولشویی از جمله جرایم سازمان یافته تلقی میگردد که مرتکبین آن به منظور اختفای منشاء عواید نامشروع حاصل از فعالیتهای غیرقانونی، آن را مرتکب میشوند تا از این طریق بتوانند عواید مذکور را قانونی جلوه دهند و به منافع سرشار دست یابند، در راستای مبارزه با این جرم، سازمانهای بین المللی از جمله سازمان ملل متحد و کشورهای مختلف اقدامات و تدابیر مختلفی را انجام دادهاند، در نظام حقوقی ایران، پولشویی به عنوان یک جرم مستقل تا سال ۱۳۸۶ جرم انگاشته نمیگردید، لکن الزام کنوانسیون ملی بین المللی از جمله کنوانسیون ملل متحد برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر و داروهای روانگردان مصوب ۲۰ دسامبر ۱۹۸۸ معروف به کنوانسیون وین (مادهی ۳) از یک سو، ضرورتها و نیازهای قانونی و قضایی از سوی دیگر، تصویب قانون مبارزه با پولشویی را عملی نمود. در این گفتار به بررسی این موارد پرداخته خواهد شد که قانون مبارزه با پولشویی در حقوق ایران، تا چه حد قادر به پاسخگویی به نیازهای قضایی جامعه در حوزه مقابله با جرم پولشویی که مصداقی از امحاء و اخفای آثار و ادله جرم میباشد، هست؟ آیا قانون موصوف منطبق و متناسب با ماهیت جرم پولشویی به عنوان یک جرم سازمان یافته میباشد؟
همه روزه جرایم سازمان یافته همچون قاچاق مواد مخدر، قاچاق مهاجران، تجارت زنان و کودکان، فحشا و قمار و دهها جرم دیگر در سراسر دنیا به وقوع میپیوندد و سودهای هنگفت و منابع مالی سرشاری را نصیب باندهای تبهکار مینماید. مجرمین حرفهای به دلیل استفاده از درآمدهای کثیف و غیرقانونی، ناگزیر از امحا، اخفا و تطهیر آنها میباشند؛ بدین سبب ضمن اختفای منشا این گونه عواید و وارد نمودن آنها به کانالهای قانونی، آنها را از خطر کشف و مصادره توسط مقامات قضایی مصون نگاه میدارند و برای سازمان های بین المللی نیز ضمن درک خطر و تهدید این گونه جرایم شدید و سازمان یافته به فکر اقدام و مبارزه با این شبکه های بزهکار افتاده و به زودی دریافتند که از مهمترین حربههای مقابله با جرایم سازمان یافته، محروم نمودن مرتکبین این جرایم از سود و منفعت حاصل از این جرایم است؛ به طوری که مهمترین انگیزه از ارتکاب این جرایم از آنان سلب شده و از تمایل آنها به ارتکاب این اعمال کاسته می شود. شایان ذکر است که امروزه، توجه دست اندرکاران مبارزه با جرایم سازمان یافته به عواید و سودهای ناشی از آنها معطوف شده و در راستای مقابله با جرایم مذکور، کشف و ضبط عواید حاصل از آنها در هر مکان و به هر شکل و ماهیتی که تغییر یافته باشد، مورد هدف آنها قرار گرفته است.[۱]
در نظام حقوق کیفری ایران، با وجود اصل ۴۹ قانون اساسی درخصوص ضبط ثروتهای نامشروع و قوانین راجع به نحوه اجرای این اصل و همچنین مادهی ۲۸ قانون مبارزه با مواد مخدر مصوب ۱۳۶۸ مجمع تشخیص مصلحت نظام که درخصوص ضبط اموال ناشی از قاچاق مواد مخدر میباشد، فقدان نصّ قانون صریح و مشخص در مورد جرم انگاشتن پولشویی به خوبی احساس میشد. به همین دلیل و تحت تاثیر توصیه و الزام کنوانسیونهای و اسناد مذکور (خصوصا بند الف مادهی ۳ کنوانسیون ۱۹۸۸ وین) مبنی بر جرم انگاری صریح پولشویی در قوانین داخلی کشورهای، مسئولین امر به فکر تدوین و تصویب سند قانونی که بتواند به عنوان قانون خاص برای مبارزه با پولشویی قابلیت اجرایی داشته باشد، افتاده و هیات وزیران در تاریخ ۲۷/۶/۱۳۸۱ لایحهی مبارزه با پولشویی را در۹ ماده تهیه و جهت تصویب نهایی به مجلس شورای اسلامی تقدیم نمود. لایحهی مذکور پس از ایراداتی که شورای نگهبان به آن وارد نمود در تاریخ ۱۲/۱۱/۱۳۸۶ در ۱۲ ماده مورد تصویب قرار گرفت.[۲]
اساساً برای مبارزه موثر با هر پدیده نابهنجاری اولین گام، شناخت درست و درک صحیح از خود آن پدیده است، چرا که بدون آشنایی کافی و درک درست از جنبه های مختلف یک پدیده نابهنجار از جمله جرم، تمام تلاش های انجام گرفته جهت مبارزه با آن بینتیجه و عقیم خواهد ماند. با این نگرش به نظر میرسد آنچه که برای شناخت جرم پولشویی ضروری است عبارتند از:
در فرهنگ های حقوقی کامن لا، پولشویی بدین ترتیب تعریف شده است:
«واژهای که برای توصیف سرمایه سرمایه گذاری یا انتقالات دیگر پولشویی از قاچاق، تجارت مواد مخدر و منابع نامشروع دیگر به کانالهای قانونی به کار میرود به گونهای که منشا اولیه آن کشف نشود.»[۳]
این تعریف، صرفاً پول ناشی از اعمال مجرمانه را مورد توجه قرار داده و شامل اموال و اشیای دیگر به دست آمده از این گونه اعمال نمیگردد. تعریف دیگر از کارل اوین در مقاله «بانکداری خصوصی و پولشویی» است که در تعریف پولشویی مینویسد: «پولشویی موقعی اتفاق میافتد که مجرمین سعی دارند عواید ناشی از فعالیتهای مجرمانه را به عنوان درآمدهای قانونی قلمداد نمایند.»[۴]
همان گونه که ملاحظه می شود، در این تعریف به تلاش تطهیر کنندگان جهت اختفاء منشاء، محل و مالکیت اموال اشارهای نشده است.
مادهی ۳ کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر و داروهای روان گردان معروف به کنوانسیون وین، مصوب ۲۰ دسامبر ۱۹۸۸ با ذکر مصادیق جرم پولشویی از ارائه تعریفی درخصوص آن خودداری نموده است. این ماده مقرر میدارد:
«۱- هر یک از اعضا اقدامات ضروری را به منظور تثبیت جرایم کیفری تحت قوانین داخلی خود در صورت ارتکاب عمومی موارد زیر اتخاذ خواهند نمود.
الف- تبدیل یا انتقال اموال مزبور ناشی از ارتکاب جرم و یا جرایم موضوع بند فرعی الف و یا مشارکت در جرم و یا جرایم مزبور به منظور اختفاء یا کتمان اصل نامشروع اموال و یا معاونت با هر شخصی که در ارتکاب چنین جرم یا جرایمی دست داشته، جهت فرار از عواقب قانونی اقدامات خود.
ب- اختفا و یا کتمان ماهیت واقعی، منبع، حل، واگذاری، جابجایی حقوق مربوط یا مالکیت اموال مزبور با علم به اینکه این اموال از جرم یا جرایمی، ناشی گردیدهاند.»[۵]
هر چند این ماده صرفاً به ذکر مصادیق پولشویی پرداخته، لیکن تعریفی که از ذکر این مصادیق قابل استنباط است، مناسبتر و بهتر از تعاریفی است که فرایند تطهیر را منحصر به «پول» ناشی از اعمال مجرمانه کرده اند و این حیث که آن را منحصر به اموال ناشی از جرایم موضوع بند فرعی الف نموده نموده است، ناقص بوده و دربرگیرندهی اموال حاصله از جرایم خارج از این بند نمی باشد؛ چرا که بند فرعی الف این موارد را این گونه بیان می کند:
«تولید، ساخت، تقطیر تهیه، عرضه برای فروش، توزیع، تحویل طبق هر گونه شرایطی، واسطهگری، ارسال به صورت ترانزیت، حمل و نقل، ورود و یا صدور هر گونه مواد مخدر و یا داروی روانگردان برخلاف موارد مندرج در کنوانسیون ۱۹۶۱ و اصلاحیه آن با کنوانسیون ۱۹۷۱».[۶]
مصادیق جرم پولشویی همچنین در کنوانسیون سازمان ملل متحد علیه جرایم سازمان یافته فراملی، مصوب سال ۲۰۰۰ معروف به کنوانسیون پالرمو نیز احصاء شده است. مادهی ۶ این کنوانسیون مقرر میدارد:
«هر یک از دولتهای عضو باید مطابق اصول حقوق داخلی خود، قانونگذاری و اقدامات دیگری که برای جرم انگاری افعال ذیل لازم هستند را اتخاذ نمایند:
الف-۱- تبدیل یا انتقال دارایی به قصد اخفا یا تغییر منشا نامشروع اموال یا کمک به هر شخصی که در ارتکاب جرم مقدمی نقش داشته، برای گریز او از پیامدهای قانونی اعمالش با علم به این که آن دارایی ها عواید ناشی از جرم میباشند.
۲-۱- اخفا یا تغییر ماهیت واقعی، منشاء، محل، وضعیت، جابجایی، مالکیت یا حقوقی متعلق به اموال با علم به این که این گونه اموال عواید ناشی از جرم هستند.
ب- مطابق مفاهیم اساسی سیستم خود:
۱- تحصیل، تملک یا استفاده از اموال، مشروط به این که در زمان دریافت بداند که چنین مالی درآمد ناشی از جرم میباشند.
۲- شرکت، همکاری یا تبانی برای ارتکاب، شروع به ارتکاب و معاونت (با حضور در صحنه جرم یا بدون حضور در صحنهی جرم)، تسهیل و دلالت بر ارتکاب هر جرمی که مطابق این ماده مشخص شده است.»[۷]
نکتهی شایان توجه این است که این دو کنوانسیون درصدد تعریف جرم پولشویی نبوده و تنها به ذکر مصادیق آن پرداختهاند، ولی با این وجود برای ارائه یک تعریف جامع و مانع بسیار مفید به نظر میرسند.
به عنایت به مفاد این دو کنوانسیون است که مادهی ۲ «قانون مبارزه با جرم پولشویی» مصوب ۲/۱۱/۸۶ بدون ذکر تعریفی از مفهوم جرم پولشویی، صرفاً به بیان مصادیق آن به شرح زیر بسنده نموده است:
«پولشویی عبارت است از:
الف- تحصیل، تملک، نگهداری یا استفاده از عواید حاصل از فعالیتهای غیرقانونی با علم به این که به طور مستقیم یا غیرمستقیم در نتیجه ارتکاب جرم به دست آمده باشد.
ب- تبدیل، مبادله یا انتقال عواید به منظور پنهان کردن منشا غیرقانونی آن، با علم به این که به طور مستقیم یا غیرمستقیم ناشی از ارتکاب جرم بوده یا به کمک مرتکب به نحوی که وی مشمول آثار و تبعات قانونی ارتکاب آن جرم نگردد.
ج- اختفا یا پنهان یا کتمان کردن ماهیت واقعی منشا، منبع، محل، نقل و انتقال و جا به جایی یا مالکیت عوایدی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم درنتیجه جرم تحصیل شده باشد.»
این قانون نیز همان گونه که ملاحظه میگردد به ذکر مصادیقی از پولشویی پرداخته و تعریفی که نوعاً جامع و مانع باشد، ارائه نکرده است، در هر حال پولشویی مفهومی است خاص که باید تعریف، مصادیق و حد و مرز آن بر اساس قانون و به روشنی مشخص شود. با الهام از تعاریف ارائه شده توسط صاحبنظران و مصادیقی که در کنوانسیونها و قانون مبارزه با پولشویی ذکر شده، به نظر میرسد تعریف زیر تعریف مناسبی از پولشویی باشد:
«تطهیر پول عبارت است از هر عملی که به منظور مشروعیت بخشیدن به درآمدهای نامشروع یا موجه جلوه دادن وجوه یا اموال غیرقانونی صورت گیرد.»
پولشویی ترجمهی تحت اللفظی اصطلاح «Money Laundering» است و همان گونه که در اکثر تعاریفی که حقوقدانان از این عبارت به عمل آوردهاند، آن را منحصر به پول ناشی از اعمال مجرمانه ندانسته و تمام اموال و عواید به دست آمده، از جرایم را مشمول این عنوان دانسته اند. لذا باید گفت که تطهیر پول در لسان حقوقی جمهوری اسلامی ایران، اصطلاحی رایج است که در ابتدا این واژه از حقوق خارجی عاریه برداری شده، لیکن در حال حاضر این لفظ از معنای اولیه خود عدول کرده و نه تنها «پول» بلکه تمامی عواید ناشی از اعمال مجرمانه را دربرمیگیرد.
در این زمینه برخی از حقوقدانان نوشتهاند: «قرائن و نشانه هایی است که نشان میدهد، سازمان ملل متحد نیز درصدد گسترش دیدگاه خود نسبت به جرم پولشویی و تسری آن به کلیه اموال ناشی از جرم میباشد.»[۸]
بنابراین به نظر میرسد که اصطلاح «تطهیر اموال» به نحو گویا و جامعتری بیانگر این مفهوم است لیکن چون اصطلاح «تطهیر پول» بسیار رایج است، در اینجا نیز اغلب همین عنوان به کار رفته است. از آنجا که قاچاق مواد مخدر، مهم ترین منبع درآمدهای غیرقانونی است و بیشترین عواید را نصیب مجرمین مینماید، لذا تطهیر، بیشتر در موردپولهای ناشی از فروش مواد مخدر به کار رفته است.[۹]
از این رو باید اذعان نمود که تطهیر پول اعم از عواید ناشی از قاچاق مواد مخدر و سایر جرایمی است که پولهای هنگفتی را نصیب مرتکبان این اعمال مینمایند. بنا به گفته برخی محققانِ موسسات و نهادهای بین المللی، جرم تطهیر سرمایهها را شامل همه جرایم دانسته اند.[۱۰]
[۱] کنوانسیونها و اسناد مهم بین المللی در زمینه مبارزه با جرم پولشویی از قرار ذیل میباشد:
[۲] آرین، محمد، تحلیل و نقد نظام قانونی حاکم بر جرم پولشویی در ایران، فصلنامهی علمی – ترویجی مطالعات پلیس بین الملل، سال دوم، شمارهی ۵، بهار ۱۳۹۰، ص ۳٫
[۳] Henry Campell, Black’s Law Dictionary, 6th ed, 1990, Money Laundering
[۴] United Nation Convention against I llicit Trafic in Narcotic Drugs and Psychotropic Substances, avaible at:http://www.unodc.org/pdf
[۵] آرین، محمد، تحلیل و نقد نظام قانونی حاکم به جرم پولشویی در ایران، فصلنامهی علمی – ترویجی، مطالعات پلیس بین الملل، سال دوم، شمارهی ۵، بهار ۱۳۹۰، ص ۵٫
[۶] کنوانسیون سازمان ملل متحد درخصوص جرایم سازمان یافته فراملی، مصوب ۲۰۰۰ میلادی، پالرمو، مادهی ۶٫
[۷] میرمحمد صادقی، حسین، پاک نمایی یا تطهیر اموال کثیف ناشی از جرم، فصلنامه دیدگاه های حقوقی، شمارهی ۱۷ و ۱۸، سال ۱۳۸۱، ص ۱۷۵٫
[۸] میرمحمد صادق، حسین، پاک نهایی یا تطهیر اموال کثیف ناشی از جرم، فصلنامه دیدگاه های حقوقی، شمارهی ۱۷ و ۱۸، سال ۱۳۸۱، ص ۱۷۶٫
جمعه 99/09/07
۲- فرایند تحول پدیدههای پولشویی
یکی از مسایل بنیادین در ارتباط با تحلیل جرم پولشویی بررسی سیر تحول این پدیده از منظر تاریخی و جرم شناختی است، در واقع دانستن این مساله که واژه پولشویی از چه زمانی در ادبیات حقوق مورد استفاده قرار گرفته است از یک سو، و شناخت آن از منظر جرم انگاری از سوی دیگر، می تواند در تحلیل آثار و پیامدهای این جرم و ارائه راهکارهای موثر در جهت مقابله با آن مفید واقع شود.
نکتهای که در مورد سیر تحول جرم پولشویی از لحاظ موقعیت مطالعاتی در رشتههای مختلف علوم کیفری قابل توجه است، این است که تطهیر پول از جمله جرایم سازمان یافته است، در این خصوص برخی از محققان بیان داشته اند:«ویژگیهای مطالعاتی و تحقیقاتی جرم سازمان یافته این است که در ابتدا این جرم در علم جرم شناسی و جامعه شناسی جنایی همانند بسیاری از نابهنجاری های اجتماعی مطرح گردیده و مورد مطالعه قرار گرفته است و پس از تبیین ماهیت و میزان خطرناکی این جرم در جرم شناسی، حقوق کیفری با دیدگاهی نو، در جهت شناسایی و جرم انگاری مظاهر آن اقدام شده است، از طرف دیگر، برخلاف اکثر جرایم کیفری که از حقوق داخلی به حقوق بین الملل راه مییابند، روند تکاملی این جرم معکوس بوده است، به این معنا که ابتدا در حقوق بین الملل، مورد توجه قرار گرفته و قراردادها و معاهدات و مصوباتی پیرامون مبارزه با آن میان دولتها منعقد گردیده و پس از آن به تدریج به حقوق داخلی راه یافته و در حال پیدا کردن جایگاه خود در حقوق داخلی کشورهاست.»[۱]
این مطلب درخصوص جرم پولشویی نیز صادق است، چون در وهلهی نخست، جرم شناسان با مشاهده و بررسی اثرات سوء و مخربی که این پدیده داشته و موجب تزلزل پایه های اقتصادی، فساد سیاسی و اداری، ناامنی و خدشه در جریان عدالت کیفری و … میگردد، خطر این پدیده را متذکر شده و توجه قانونگذاران را به این پدیده جلب نموده اند. از طرفی چون این جرم، معمولاً با عبور از مرزهای یک کشور جنبه فراملی پیدا می کند و شبکه های مجرمانهای که معمولا با عبور از مرزهای یک کشور جنبه فراملی پیدا می کند و شبکه های مجرمانهای که معمولاً اقدام به پولشویی آلوده می کنند، غالباً در کشورهای متعددی فعالیت می کنند، به طوری که ممکن است در فرایند پولشویی چندین کشور دیگر درگیر باشند، لذا در ابتدا جوامع و سازمانهای بین المللی به منظور حفظ نظم و امنیت بین المللی درصدد برخورد با این پدیده برآمده و ضمن تهیه و تصویب اسناد بین المللی، حقوق داخلی کشورها را تحت تاثیر قرار داده و آنها را وادار به جرم انگاشتن و برخورد با پولشویی در حقوق داخلی خود نموده اند.[۲]
شیوه هایی که مجرمین برای پولشوییها و درآمدهای کثیف ناشی از اعمال مجرمانه در پیش میگیرند، بسیار زیاد و مختلف بوده و هر روز نیز بر تعداد و تنوع آنها افزوده می شود. در واقع روشهای پولشویی به تناسب نوع جرم اصلیِ سودآور، شخصیت و تواناییهای فکری و جسمی مجرم، نوع و ارزش مال به دست آمده، امکانات مجرم، محدوده جغرافیایی مورد استفاده جهت پولشویی و بسیاری از عوامل دیگر، متنوع و متفاوت از یکدیگر انجام میپذیرد. با این حال تردیدی نیست که امروزه استفاده از بانکها و موسسات مالی و اعتباری در سراسر دنیا از رایجترین و بهترین شیوه های پولشویی است و بخش عظیمی از مبالغی که همه ساله تطهیر داده می شود، از طریق این بانکها و موسسات صورت میگیرد. با این توضیح شیوه های پولشویی به دو قسمت اصلی تقسیم می شود:
الف- شیوه های مرتبط با سیستم بانکی
ب- شیوه های خارج فعالیتی در سیستم های بانکی
الف- شیوه های مرتبط با سیستم بانکی
همان گونه که عنوان گردید، امروزه بانکها و موسسات مالی، اصلیترین مجرای پولشویی و راحتترین کانال عبور و انتقال سیلابی از پولهای آلوده به سرزمینهای دوردست، خصوصاً مناطقی که به واقع «بهشت مالیاتی» نام گرفتهاند باشند. این موضوع خصوصاً بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ آمریکا اهمیت بیشتری یافته است؛ چرا که محققین اعلام کردند که تروریستها مرتبط با این حملات از سرویسها و خدمات بانکهای ایالات متحده برای انجام حملاتشان استفاده کرده اند.[۳]
تمایل قاچاقچیان به استفاده از سیستم بانکی برای پولشویی های خود، آن چنان است که گاهی مقامات کشف جرم جهت شناسایی این گونه پولها و ودستگیری صاحبان آنها اقدام به تشکیل بانکهای قلابی در جزایر کشورهای کوچک می کنند.[۴]
ب- شیوه های خارج از حوزه های فعالیت در سیستم بانکی
معمولاً مجرمین سعی در استفاده از بانکها و امکانات بانکی جهت تطهیر و پاک سازی پولهای آلودهی خود دارند، لکن با این وجود شیوه های دیگری خارجی از محدوده فعالیت بانکها و موسسات مالی وجود دارد که می تواند مورد استفاده تطهیرکنندگان قرار گیرد. مضافاً این که در پارهای از مواقع، اجرای دقیق مقررات و ضوابط بانکی درخصوص مبارزه با پولشویی راه را برای مجرمین، جهت تطهیر عواید نامشروع به گونهای مسدود مینماید که چارهای جز استفاده از شیوه های جایگزین برای آنها باقی نماند. به دلیل کثرت و تنوع روشهای مورد استفاده، در این جا، صرفاً به ذکر تعدادی از این روشها بسنده میکنیم.
در این روش پولهای بدست آمده از فعالیتهای غیرقانونی که احتمالاً دارای حجم زیادی نیز میباشند، تبدیل به اشیای دیگری میگردند، سه روش برای تبدیل پول وجود دارد که به ترتیب ذکر می شود[۵]:
۱- تصفیه پول. در این حالت پولها و اسکناسهای ریز و دارای ارزش کم، تبدیل به اسکناسهای درشت و با ارزشتر میشوند، مثلاً هزار قطعه اسکناس صدتومانی تبدیل به صد قطعه اسکناس هزار تومانی میشوند. با توجه به این که پول حاصل از فروشهای خیابانی مواد مخدر غالباً از نوع اسکناسهای ریز هستند، لذا این روش برای این گونه فروشندگان و توزیع کنندگان مواد مخدر، مناسب میباشد.
۲- تبدیل پول به اسناد مالی. در این روش با سپردان پول نقد به بانک، چک پول، حواله یا سند بانکی قابل انتقال دریافت می شود. مثلاً در مورد نمونه قبلی با تحویل هزار اسکناس صد تومانی، یک قطعه چک مسافرتی صدهزارتومانی که دارای حجم بسیار کمتری نسبت به پولهای اولیه است، دریافت می شود.
۳- تبدیل پول به اشیای مالی. در این شیوه با انجام معاملات روزمره و خرید کالاها و لوازم مورد نیاز پولهای به دست آمده، تبدیل به اشیای مادی و کالاهای با ارزش میگردند.
در این روش به منظور تغییر مبدا و مالکیت پول و فرار از اعمال قانون، تطهیرکنندگان، پولها را از مرز کشوری به کشور دیگر عبور می دهند. قاچاق پول به صورت مختلفی انجام میگیرد؛ مثلاً توسط پست، بسته بندی مسافرتی و بسته بندی دستی و اغلب به کشورهایی برده میشوند که قوانین رازداری بانکی مطلقی دارند.[۶]
در قاچاق پول برخلاف انتقال الکترونیکی، عین پول به صورت فیزیکی از محل تحصیل آنها به نقاطی دورتر و به ویژه به خارج از مرزهای قانونی یک کشور منتقل میشوند. البته بعضی از کارشناسان این مرحله را ادامهی حتمی فرایند تصفیه میدانند و معتقدند که امکان واریز پولهای کلان به حسابهای بانکی یا انجام خریدهای نقدی به وسیله آنها وجود ندارد.[۷]
در این روش، افراد پولهای نقد حاصل از فعالیتهای مجرمانه را به کازینو برده و تعدادی از برگههای بازی را خریداری مینمایند. بعد از شروع و سپری کردن مدتی از بازی قمار، قمار باز بقیه برگههای قمار را از گرو خارج نموده و از صاحب کازینو، تقاضای یک چک کازینو مینماید.[۸]
لازم است کازینو نیز به نوبهی خویش، اسکناسهای کوچک را در بانک سپرده گذاری نموده، اسکناسهای صددلاری از آنجا خارج کند. الگوی معاملات بانک – کازینو، یعنی ورود اسکناسهای کوچک و خروج اسکناسهای بزرگ، پوششی مناسب و ایدهآل برای کسی که میخواهد حجم انبوه پول خیابانی را از طریق کازینو تصفیه کند، فراهم میآورد.[۹]
از دیگر روشهایی که میتوان از آن طریق منبع نامشروع اموال را مخفی نمود. آمیختن درآمدهای نامشروع با درآمدهای مشروع است؛ به گونهای که تشخیص و تمییز این دو نوع دارایی، برای مامورین و مقامات تعقیب، دشوار و گاهی ناممکن باشد. بعنوان مثال اگر کسی مبلغ ۵۰ میلیون تومان اختلاس کرده باشد، می تواند آنها را با ۵۰ میلیون از درآمدهای قانونی خود درهم آمیخته و اقدام به خرید یک باب منزل به قیمت صد میلیون تومان نماید. در این صورت پول کثیف با پول مشروع مخلوط شده و تمام ساختمان به عنوان ملک مشروع وی به نظر میرسد.
گیاه خشخاش ، برای اولین بار در الحاح سومری یافت شده است. این قوم ، از این گیاه به عنوان گیاه شادی بخش یاد کرده اند .
در میان یونانی ها و رومی ها نیز خشخاش گیاهی شناخته شده می باشد .در باره زمان دقیق ورود این ماده مخدر به ایران اختلاف نظر موجود می باشد اما حکیمانی از جمله ابن سینا و فارابی از خواص دارویی آن یاد کرده اند .اما آنچه مبرهن می باشد مصرف شایع آن در زمان صفویهمیان درباریان و مردم بوده که این ، به سبب استعمال آن توسط شخص درباریان و عدم حرمت آن گزارش شده است .[۱۰]
بیش از یک سده است که مواد مخدر افیونی به لحاظ آثار اقتصادی، سیاسی، بهداشتی و جرم شناختی آن، موضوع جرم انگاری و کیفرگذاری در مقررات بین المللی و قوانین داخلی قرار گرفته است. بدین سان، این مواد، در مراحل مختلف کشف، تولید، توزیع و مصرف، مشمول ضوابط خاصی است که به ویژه از تاریخ تاسیس سازمان ملل متحد به این سو و در چارچوب اسناد آن، جنبه جهانی به خود گرفته است چنان که میتوان گفت حقوق کیفری مواد مخدر، دولتهای مختلف عضو، تحت تاثیر مصوبات این سازمان تا اندازهای هماهنگ شده و در جهت همگرایی، متحول میشوند.
امروزه ، متاسفانه مشاهده می شود که ، قاچاق برخی مواد بوسیله مخفی کردن آن در بدن و یا در حفرات بدن ، انجام می شود.این مورد برای اولین بار در سال ۱۹۷۵ و در آمریکا گزارش شد و روز به روز نیز در حال افزایش می باشد .
ممکن است بسته های مواد غیر مجاز از طریق بلع یا قرار دادن آن در حفرات بدن انجام یابد .مواد این گونه قاچاق شده می تواند تریاک ، حشیش ویا هرویین باشد . این افراد به سبب انسداد روده و یا مسمومیت ناشی از باز شدن بسته ها به مراکز درمانی مراجعه و شناسایی شوند .[۱۱]
مواد مخدر در ایران، به لحاظ موقعیت جغرافیایی این کشور، چه از نظر کشت، تولید و توزیع و چه بلحاظ مصرف تفننی و یا اعتیادی آن، همواره یک مساله ملی و یک دغدغهی سیاسی، اقتصادی و جرم شناختی برای دولتمردان محسوب می شود. بخش عمدهای از نیروی ضابطان قضایی، دادگستری و زندانها و نیز جامعه و حکومت صرف پیشگیری و سرکوبی قاچاق مواد مخدر افیونی و نیز درمان و ترک اعتیاد استعمال کنندگان مواد مزبور می شود.[۱۲]
تطهیر اموال نامشروع و اینترنت در مانع اساسی برای پیشرفت اهداف جامعه جهانی در مبارزه بام مواد مخدر به حساب میآیند. عامل نخست سبب می شود که درآمدهای ناشی از مواد مخدر، چهرهی مشروع پیدا کند و کشف جرم با مشکل روبرو شود و عامل دوم، راه تولید و مصرف مواد مخدر را به مردم جهان میآورد و نتایج سوء آن به گونهای وارونه جلوه داده می شود و به ویژه به جوانان چنین تلقین می شود که بهشت موعود آنان در سرخوشیها و شادیهای ناشی از مصرف مواد مخدر است.[۱۳]
بنابراین در بحث از جرایم مرتبط با مواد مخدر نیز بحث اخفا و امحای آثار و ادله جرم به نحوی گسترده مطرح می شود و ما، در این گفتار در مقام تبیین و بررسی این موارد هستیم.
[۱] Ricardo M.Alba, Evolution of Mehods of Mony Laundering in Latin America, Journal of Financial Crime, Vol 10,No 2, 2002, pp 137-140.
[۲] آرین، محمد، تحلیل و نقد نظام قانونی حاکم بر جرم پولشویی در ایران، فصلنامهی علمی – ترویجی مطالعات پلیس بین الملل، سال دوم، شمارهی ۵، بهار ۱۳۹۰، ص ۹٫
[۳] میرمحمد صادقی، حسین، حقوق جزای بین الملل، نشر میزان، چاپ چهارم، ۱۳۸۷، ص ۲۴۰٫
[۴] همان.
[۵] میرمحمد صادقی، حسین، همان، ص ۲۴۴٫
[۶] میرمحمد صادقی، همان، ص ۲۴۶٫
[۷] همان، ص ۲۴۶٫
[۸] بابایی، خانه سرا، عباس، پاکسازی، تطهیر، پول و نقش آن بر جرایم فراملی، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق جزا و جرم شناسی، دانشگاه تهران، ۱۳۷۵، ص ۴۹٫
[۹] همان، ص ۵۰٫
جمعه 99/09/07
مجازات جرم اخفا یا امحای آثار و ادله جرم در جرایم مواد مخدر، در صورتی که مجازات جرم اصلی، حبس ابد یا اعدام باشد، به صورت ثابت پیش بینی شده است. اما در سایر موارد به تناسب مجازات متهم اصلی میباشد که در این خصوص باید به چند نکته و تذکر، توجه جدی داشت:
یک: مشخص نیست که منظور از مجازات متهم اصلی، مجازاتی است که در قانون پیش بینی شده است یا مجازاتی که در حکم میآید. در صورت دوم، نمیتوان قبل از صدور حکم به محکومیت متهم اصلی نسبت به جرم مخفی کننده یا محو کننده دلیل، حکم داد. به نظر میرسد قانونگذار حالت نخست را در نظر داشته است.
دو: آیا مجرمیت یا برائت مجرم اصلی و مجرم تبعی وابسته به یکدیگر هستند به گونهای که در صورت برائت متهم اصلی، مخفی کننده یا محو کننده نیز باید تبرئیه شود. بهتر است برای پاسخ دقیق به این پرسش، میان علل عینی برائت و علل شخصی آن تفکیک کنیم و در حالت نخست، آن دو را وابسته به یکدیگر بدانیم اما اگر متهم اصلی به دلایلی همچون مرور زمان یا فقدانِ سوءِنیت، برائت حاصل کند، تاثیری در حقِ مخفی کننده یا محو کننده دلیل نخواهد داشت. البته تبصرهی دوم مادهی ۲۲ قانون مبارزه با مواد مخدر، برائت متهم اصلی یا تخفیف مجازات وی را در هر صورت، موثر در حق مجرم تبعی دانسته است و شاید بتوان ملاک آن تبصره را به این جا هم تسری داد. تعلیق مجازات مجرم اصلی یا عفو وی تاثیری در حق مجرم تبعی ندارد.
سه: منظور از مجازات متهم اصلی، مجازات متهمی است که تحت تعقیب میباشد. بنابراین باید جرمی رخ داده و مرتکب جرمی وجود داشته باشد و دلیل جرم ارتکابی از سوی وی که مربوط به مواد مخدر است، مخفی یا امحا گردد. لازم به ذکر است که جرم اصلی باید رابطه مستقیم با مواد مخدر داشته باشد.
مادهی ۵ قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر، مقرر می کند:
«هر کس، تریاک و دیگر مواد مذکور در مادهی ۴ را … مخفی … کند، با رعایت تناسب و با توجه به مقدار مواد و تبصره ذیل همین ماده، به مجازاتهای زیر محکوم می شود:
۱- تا پنجاه گرم، تا سه میلیون ریال جریمهی نقدی و تا پنجاه ضربه شلاق.
۲- بیش از پنجاه گرم تا پانصد گرم، پنج تا پانزده میلیون ریال جریمه نقدی و ده تا هفتاد و چهار ضربهی شلاق
۳- بیش از پانصد گرم تا پنج کیلوگرم، پانزده میلیون تا شصت میلیون ریال جریمهی نقدی و چهل تا هفتاد و چهار ضربهی شلاق و دو تا پنج سال حبس.
۴- بیش از پنج کیلوگرم تا بیست کیلوگرم، شصت تا دویست میلیون ریال جریمهی نقدی و پنجاه تا هفتاد و چهار ضربهی شلاق و پنج تا ده سال حبس و در صورت تکرار برای بار دوم، علاوه بر مجازاتهای مذکور، به جای جریمه، مصادرهی اموال به استثنای هزینه تامین زندگی متعارف برای خانواده محکوم و برای بار سوم، اعدام و مصادرهی اموال به استثنای هزینه تامین زندگی متعارف برای خانواده محکوم.
۵- بیش از دویست کیلوگرم تا یکصدکیلوگرم، علاوه بر مجازات مقرر در بند ۴ به ازای هر کیلوگرم دو میلیون ریال به مجازات جزای نقدی مرتکب اضافه میگردد و در صورت تکرار، اعدام و مصادرهی اموال به استثنای هزینه تامین زندگی متعارف بر خانوادهی محکوم.
۶- بیش از یکصد کیلوگرم، علاوه بر مجازات جریمهی نقدی و شلاق مقرر در بندهای ۴ و ۵، حبس ابد و در صورت تکرار، اعدام و مصادرهی اموال به استثنای هزینه تامین زندگی متعارف برای خانوادهی محکوم.
تبصره – مرتکبین جرایم فوق چنانچه به صورت زنجیرهای عمل کرده باشند و مواد برای مصرف داخل باشد، مشمول مجازاتهای مادهی ۴ خواهند بود و چنانچه یکی از دو شرط موجود نباشد، به مجازاتهای این ماده محکوم میگردند.»
علت این که مجازات جرایم مذکور در مادهی ۵ خفیفتر از مجازات جرایم مذکور در مادهی ۴ میباشد، خفیفتر بودن درجه خطر این جرایم است زیرا جرایم موضوع مادهی ۴ که مربوط به تولید مواد مخدر و در اختیار قرار دادن آنهاست، خطرناکتر از جرایم موضوع مادهی ۵ میباشد و جرایم مذکور در مادهی اخیر، مقدمهی جرایم مهمتر میباشد.
ارتکاب جرم به صورت زنجیرهای به معنای سازمان یافته بودن جرم است و علت تشدید چنین جرمی، سهولت ارتکاب جرم میباشد، زیرا مرتکبان جرایم زنجیرهای جرات بیشتری بر ارتکاب جرم دارند. همچنین هدف اصلی مبارزه با مواد مخدر، جلوگیری از اعتیاد مردم به ویژه جوانان است، از این رو، اشخاصی که جرایم مواد مخدر را برای مصرف داخلی، مرتکب میشوند، سزاوار مجازات شدیدتری هستند و قانونگذار با این اقدام خود، به حمایت جدی از هموطنان پرداخته است.[۱]
مادهی ۷ از قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر، وصف کارمند بودن را جزء علل تشدید مجازات دو جرم فوق الذکر میداند:
«در صورتی که مرتکب جرایم مذکور در مواد ۴ و۵ از کارکنان دولت یا شرکتهای دولتی و موسسات و سازمانها و شرکتهای وابسته به دولت باشد و مطابق قوانین استخدامی، مشمول انفصال از خدمات دولتی نگردد، علاوه بر مجازاتهای مذکور در مواد قبل، برای بار اول به شش ماه انفصال و برای بار دوم، به یک سال انفصال و برای بار سوم به انفصال دائم از خدمات دولتی محکوم می شود.»
مادهی ۸ قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر، مجازات این جرم را چنین مقرر کرده است:
«هر کس هرویین، مرفین، کوکایین و دیگر مشتقات شیمیایی مرفین و کوکایین را وارد کشور کند، یا مبادرت به ساخت، تولید، صدور … و یا مخفی کند، با رعایت تناسب و با توجه به میزان مواد به شرح زیر مجازات خواهد شد:
۱- تا پنج سانتی گرم، از پانصد هزار ریال تا یک میلیون ریال جریمهی نقدی و بیست تا پنجاه ضربهی شلاق.
۲- بیش از پنج سانتی گرم تا یک گرم از دو میلیون تا شش میلیون ریال جریمهی نقدی و سی تا هفتاد ضربهی شلاق.
۳- بیش از یک گرم تا چهار گرم، از هشت میلیون تا بیست میلیون ریال جریمهی نقدی و دو تا پنج سال حبس و سی تا هفتاد ضربه شلاق.
۴- بیش از چهار گرم تا پانزده گرم، از بیست میلیون تا چهل میلیون ریال جریمهی نقدی و پنج تا هشت سال حبس و سی تا هفتاد و چهار ضربهی شلاق.
۵- بیش از پانزده گرم تا سی گرم، از چهل میلیون تا شصت میلیون ریال جریمهی نقدی و ده تا پانزده سال حبس و سی تا هفتاد و چهار ضربهی شلاق.
۶- بیش از سی گرم، اعدام و مصادرهی اموال به استثنای هزینه تامین زندگی متعارف برای خانوادهی محکوم»
تبصرهی ۱- هر گاه محرز شود مرتکب جرم موضوع بند ۶ این ماده برای بار اول مرتکب این جرم شد، و موفق به توزیع یا فروش آن هم نشده، در صورتی که میزان مواد بیش از یکصدگرم نباشد، با جمع شروط مذکور یا عدم احراز قصد توزیع یا فروش در داخل کشور با توجه به کیفیت و مسیر حمل، دادگاه به حبس ابد و مصادرهی اموال به استثنای هزینه تامین زندگی متعارف برای خانوادهی محکوم، حکم خواهد داد.
تبصرهی ۲- در کلیه موارد فوق، چنانچه متهم از کارکنان دولت یا شرکتهای دولتی و شرکتها و یا موسسات وابسته به دولت باشد، علاوه بر مجازاتهای مذکور در این ماده به انفصال دائم از خدمات دولتی نیز محکوم خواهد شد.
برای اعمال تبصرهی یک مادهی ۸ باید شرایط مذکور در این تبصره به صورت کل، تحقق یابد. یکی از این شرایط، آن است که مجرم برای بار اول، مرتکب این جرم شده باشد و منظور از بار اول، آن است که عمل وی تکرار جرم به حساب نیاید و تکرار جرم فقط نسبت به جرایم مذکور در مادهی ۶، مورد نظر است. از این رو اگر شخصی قبلاً مرتکب جرایم مذکور در مواد ۲و۳و۴ شده باشد، مانع بهرهگیر از ارفاق مذکور در این ماده نخواهد بود. همان گونه که قبلاً هرویین وارد کشور نموده و اینک، مرفین وارد کرده باشد، نمی تواند از این ارفاق قانونی بهره گیرد. این مطلب در مورد تعیین میزان مجازات نیز صادق است. مثلاً چنانچه شخصی یک مرتبه مقدار سه گرم و بار دیگر، مقدار پنج گرم هرویین وارد کشور نماید، عمل وی مشمول مجازات مذکور در بند ۴ مادهی ۸ خواهد بود.
شرط دوم، آن است که مرتکب موفق به توزیع یا فروش مواد مخدر نشده باشد یعنی هیچ مقداری از آن نفروخته یا توزیع نکرده باشد. در این تبصره برخلاف تبصره مادهی ۵، عدم احراز قصد توزیع یا فروش در داخل کشورف نیز جزء موارد بهرهمندی از تخفیف قانونی برشمرده شده است که باید ان را شرط مستقل از سه شرط دیگر به حساب آورد و ظاهر ماده چنین اقتضا می کند که اگر میزان مواد بیش از یکصدگرم نیز باشد، ممنوعیتی برای ارفاق وجود نخواهد داشت.
همچنین قید با توجه به کیفیت و مسیر حمل، را باید قید همین شرط دانست یعنی منظور قانونگذار آن است که چنانچه مسیر حمل مواد از جایی باشد که نشان دهد حمل کننده قصد حمل آن به خارج از کشور را داشته و قصد توزیع یا فروش را نداشته است از این امتیاز بهره مند می شود و این مورد، معمولاً درخصوص ترانزیت مواد مخدر صدق می کند. مسیر حمل مواد مخدر قرینهای بر قصد یا عدم قصد توزیع مواد در داخل کشور میباشد. مثلاً شخصی که مواد مخدر را در شهرهای مرزی جابجا می کند قصد توزیع مواد در داخل کشور را ندارد، برخلاف شخصی که مواد را در داخل شهرهای مرکزی کشور حمل می کند.
شرط سوم، آن است که میزان مواد بیشتر از صدگرم نباشد و در این جا هم باید توجه داشته که ضرورتی ندارد موراد موضوع جرم از یک جنس باشد، بنابراین اگر شصت گرم هرویین و شصت گرم مرفین نیز فروخته شود، مانع بهره گیری از این ارفاق قانونی می شود.
جمعه 99/09/07
در خصوص ضابطان دادگستری اشاره به مامورین وزارت اطلاعات ، مفید به نظر می رسد.این وزارت خانه و مامورین آن در موارد خاص و مهمی ، وظیفه ضابط بودن را همراه خود می بینند .
بند «ب» ماده ۱۲۴ قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی در این خصوص مقرر می دارد :
« وزارت اطلاعات در کشف مفاسد کلان اقتصادی و سرقت میراث فرهنگی در مقام ضابط قوه قضاییه اقدامات لازم را به عمل می آورد .»
این بند ده این معناست که که در شرایط پیش گفته ، اختیارات ویژه ضابطان دادگستری به این وزارت خانه تفویض شده است .هدف قانونگذار از عبارت « در مقام ضابط قوه قضاییه » این بوده که در این موارد خاص ، وزارت اطلاعات نقش و عملکرد ضابط را داشته باشد و نه اینکه به معنای دقیق کلمه یک ضابط به شمار آید .در هر حال با توحه به این بند ، مسلما یکی از وظایف این وزارت خانه در مقام ضابط قضایی ، حفظ آثار و ادله جرم از اخفا و امحا ، خواهد بود .[۸]
[۱] .مصدق ، حجت… محمد ، نوآوری های قانون جدید آیین دادرسی کیفری در اندیشه ها و سیاست ها ، ماهنامه دادرسی ، شماره ۱۰۴ ، سال هجدهم ، خرداد و تیر ۱۳۹۳ ، ص ۳
[۲]. حیدری ، الهام ، اثبات دعاوی کیفری در ایران و انگلستان ، فصلنامه حفوف ، دوره ۴۳ ، شماره ۴ ، زمستان ۹۲ ، ص ۵۸
[۳] سلیمی، صادق و بخشی زادهی اهری، امین، تحلیل ماده به مادهی قانون آیین دادرسی کیفری ۱۳۹۲، انتشارات جنگل، جاودانه، چاپ اول، ۱۳۹۱، ص ۳۳٫
[۴] همان، ص ۳۴٫
[۵] . جعفریان ، زهرا ، امیر خانی ، زینب ، سازمان ضابطان دادگستری ، ماهنامه دادگستری ، سال یازدهم ، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۶ ، ص ۴۹
جمعه 99/09/07
حرکت یک دهه اخیر قوه قضاییه در تدوین لوایح قضایی به منظور هماهنگ نمودن قوانین و مقررات با یافته های روز و نیازهای جامعه ، تدبیری مثبت و حرکتی ستودنی است .لایحه آیین دادرسی کیفری که در تاریخ ۴/۱۲/۱۳۹۲ به قانون تبدیل شده است ، نمودی از این رویکرد می باشد.
قانون گذار در قانون جدید به اصل برایت توجه ویژه ایی نموده است. زیرا در مراحل تعقیب و تحقیق ،مجرمیت شخص محرز نیست و تا زمانی که جرم در دادگاه صالح به اثبات نرسد ، اصل بر برایت است و به همین جهت در قانون جدید « قرار مجرمیت » حذف و عبارت قرار جلب به دادرسی جایگزین آن شده است .چراکه تشخیص مجرمیت با دادسرا نیست بلکه تکلیف دادسرا آن است که دلایل و مدارک مربوط به جرم را جمع آوری نماید و سپس اعلام کند که آیا جرم قابل استناد به متهم هست یا خیر و در نهایت تشخیص مجرمیت با دادگاه است .[۱]
در این بخش در پی بررسی نقش و تکالیف مقامات دادسرا در راستای حفظ آثار و ادله جرم می باشیم. قانون جدید آیین دادرسی کیفری در این راستا حاوی مقررات نوین و جدیدی است که در فصل نخست به تبیین آنها خواهیم پرداخت .از سویی دیگر در فصل دوم به ارزیابی تخصصی جرم امحا و اخفا در قانون مجازات اسلامی خواهیم پرداخت و نهادهای جدیدی که در قانون جدید مجازات اسلامی مورد تنصیص قرار گرفته اند را با این جرم تطبیق می نماییم .
جمع آوری ادله و حفظ آنها از امحا و اخفا ،در حقوق ایران ، بر عهده دادسراست .این نکته از آن روست که ، معیار اثبات در دعاوی کیفری ، رسیدن دادرس به اقناع وجدانی در صورت پذیرفتن جرم می باشد . در واقع ، ملاک قضامت و رای در این حوزه از حقوق ، یقین درونی است که برای دادرس ایجاد خواهد شد و این مهم با ارزیابی اذله مطرح شده در پرونده کیفری برای وی حاصل می شود.
دادرس در پرونده کیفری دست به دو اقدام می زند : بازسازی امور مادی رخ داده و صدور حکم مقتضی بر اساس این امور مادی. از این رو نقش دادسرا و مقامات آن در حفظ ادله و آثار جرم واضح می شود .[۲]
در این فصل به وظیفه و نقش دادسرا، در حفظ آثار و ادله مثبتهی وقوع جرم میپردازیم. قانون جدید آیین دادرسی کیفری در تاریخ ۴/۱۲/۱۳۹۲ تصویب و مورد تایید شورای نگهبان قرار گرفت و در اردیبهشت سال ۱۳۹۲، در روزنامهی رسمی منشر شد. قانون جدید آیین دادرسی کیفری، در مقایسه با قوانین قبلی، دارای نقاط قوت متعددی است که پیش بینی این موارد در خور تحسین است. این قانون از انسجام و شفافیت بیشتری برخوردار است. مرجع تعقیب، تحقیق و رسیدگی به صورت روشنتری از هم متمایز شده اند.
قانون جدید آیین دادرسی کیفری، دارای محاسن زیادی است که اگر بخواهیم فهرست وار به آنها اشاره کنیم، باید گفت، در این قانون، توجه ویژه به اصول دادرسی عادلانه صورت گرفته است، ضابطهمندی، شفافیت و کاستی از زمینه های سوء استفاده، مورد توجه قرار گرفته شده است، نقش وکلای دادگستری، پررنگتر از قبل شده، مقام بازپرس، دارای استقلال بیشتری از دادستان گشته، به دادسرا تکلیف میانجیگری و سازش محول شده است و مواردی از این دست.
در این قانون مواد متعددی درخصوص نقش ضابطان دادگستری و همچنین مقامات دادسرا در حفظ آثار و ادله جرم از اخفا و امحا، مقرر و تقنین شده است که ما به بررسی آنها میپردازیم.
عنوان اختصاص یافته به بخش دوم قانون جدید آیین دادرسی کیفری، کشف جرم و تحقیقات مقدماتی است. این عنوان نشان میدهد که فصول ده گانهی این بخش راجع به مرحلهی قبل از محاکمه و رسیدگی است که اصولاً در صلاحیت دادسرا است. لذا تفکیک مرحلهی تحقیقات مقدماتی از مرحلهی رسیدگی در دادگاه که به عنوان یکی از مهمترین انتقادات وارد بر قانون سابق محسوب میشد، یکی از گامهای رو به جلوی مقنن در ضابطه مند نمودن مقررات مربوط به دادسرا و دادگاه است.
مادهی ۲۲ قانون جدید آیین دادرسی کیفری، مقرر می کند:
«به منظور کشف جرم، انجام امور حسبی و سایر وظایف قانونی، در حوزه قضایی هر شهرستان و در معیت دادگاه های آن حوزه، دادسرای عمومی و انقلاب و همچنین در معیت دادگاه های نظامی استان، دادسرای نظامی تشکیل می شود.»
درخصوص این ماده باید گفت که، با توجه به این که در زمان تصویب قانون آیین دادرسی کیفری در تاریخ ۲۷/۶/۱۳۷۸ دادسراها در نظام قضایی کشور وجودنداشت (در تاریخ ۱۵/۴/۱۳۷۳، دادسراها از نظام قضایی کشور حذف شد.) لذا بخشی از دادسراها در آن قانون به میان نیامده بود. با احیای مجدد این نهاد در سال ۸۱، در این قسمت باید به تطبیق مادهی ۲۲ قانون جدید با مفاد قانون تشکیل اصلاحی سال ۸۱ پرداخت. بند الف مادهی ۳ قانون تشکیل که طبق مادهی ۵۷۰ این قانون فسخ گردیده است، مفاد مادهی ۲۲ قانون جدید را مقرر نموده بود.
نخستین تغییری که در این ماده نسبت به بند الف مادهی ۳ به وجود آمده است این میباشد که در بند الف مادهی مذکور، «انجام تحقیقات» که یکی از وظایف دادسرا است، ذکر نشده بود که در قانون جدید اضافه شده است.[۳]
دومین تغییر، مربوط به تغییر عبارت «جنبه حق اللهی» به عبارت «حفظ حقوق عمومی» در قانون جدید است. همچنین در قانون تشکیل از عبارت «اقامهی دعوی از جنبه حق اللهی و حفظ حقوق عمومی و حدود اسلامی» استفاده شده بود که در مادهی ۲۲ قانون حاضر، ابتدا به «حفظ حقوق عمومی و سپس به اقامهی دعوای لازم در این خصوص تاکید شده است؛ زیرا تا زمانی که حفظ حقوق عمومی لازم نیاید، اقامهی دعوی نیز در این خصوص سالبه به انتفای موضوع خواهد بود. همان طور که مشهود است در این قسمت عبارت جنبه حق اللهی عنوان نشده، به طوری که طبق بند الف مادهی ۹، اقامهی دعوای عمومی برای حفظ حدود و مقررات الهی یا حقوق جامعه و نظم عمومی پیش بینی شده و دلیلی بر تکرار آن در مادهی ۲۲ وجود ندارد.»[۴]
قوه قضاییه مسلماً بدون وجود بازوی اجرایی نمی تواند اقتدار خود را به کرسی بنشاند. محاکم قضایی اعم از دادسراها و دادگاه ها قبل از وقوع جرم تا پس از اجرای مجازات وظایفی بر عهده دارند که باید با توسل به بازوی اجرایی خود، آنها را انجام دهند. این بازوی اجرایی تحت عنوان «ضابطین قضایی یا ضابطین دادگستری» شناخته میشوند.
در کنار ضابطان دادگستری ، پلیس قضایی یا همان سازمان ضابطین دادگستری نیز قابل بررسی است. نهادی که می تواند بازوی توانمند قوه قضاییه باشد ئو در راستای سیاست کیفری این قوه ، تاسیس بشود و هدفی جز جلوگیری از جرم و درمان آن نداشته باشد .
یکی از نیازهای اساسی هر جامعه در هر زمان ، امنیت و آسایش آن است .از گدشته های دور ، در هر جامعه ایی افرادی به عنوان فرماندار و یا پادشاه وجود داشته اند که تامین کننده امنیت بوده اند .با گذشت زمان و حادث شدن پیشرفت های متعدد ، حکومت ها تغییر فراوانی پیدا کردند و پیچیده تر شدن قوای حکومتی و تقسیم آن سبب شد که حکومت بهت و بیشتر در اختیار مردم قرار گیرد .
امروزه نیروی شناخته شده در هر جامعه ایی برای تامین امنیت ، پلیس می باشد. پلیس در لغت به معنای مراقب و مهار کننده است که تاکید بر تکلیف این نهاد در کنترل افرادی است که مخل نظم جامعه می باشند . در ایران لازم به ذکر است که در سال ۱۳۵۹ ، و در زمان تصدی شورای عالی قضایی توسط شهید بهشتی ، لایحهایی که این نهاد را تاسیس کند بوجود آمد و جالب اینکه دانشکده علوم قضایی نیز به همین جهت بمنیان گذارده شد و در آن تعلیماتی تخصصی برای کشف جرم داده می شد که متاسفانه با شهادت شهید بهشتی ، این نهاد به فراموشی سپرده شده که اخیرا ، ماحیای آن بر زبان ها است .[۵]
مقنن در قانون سابق آیین دادرسی کیفری در مواد ۱۵ تا ۲۵ و در قانون تشکیل در مواد ۳، ۱۲، ۱۵ و ۳۹ راجع به ضابطین دادگستری سخن به میان آورده بود. مواد ۲۸ تا ۶۳ قانون جدید حسب مورد جایگزین مواد پیش گفته شده است.
مادهی ۲۸ قانون جدید در ارتباط با ضابطان دادگستری مقرر میدارد:
«ضابطان دادگستری، مامورانی هستند که تحت نظارت و تعلیمات دادستان در کشف جرم، حفظ آثار و علایم و جمع آوری ادله وقوع جرم، شناسایی، یافتن و جلوگیری از فرار و مخفی شدن متهم، تحقیقات مقدماتی، ابلاغ اوراق و اجرای تصمیمات قضایی، به موجب قانون اقدام می کنند.»
صدر مادهی ۱۵ قانون سابق در تعریف ضابطین دادگستری مقرر میکرد که، ضابطین دادگستری مامورانی هستند که تحت نظارت و تعلیمات مقام قضایی در کشف جرم و بازجویی مقدماتی و حفظ آثار و دلایل جرم و جلوگیری از فرار و مخفی شدن متهم و ابلاغ اوراق و اجرای تصمیمات قضایی به موجب قانون اقدام مینمایند.
تغییری که بین دو قانون در مورد تعریف ضابطین دادگستری بوجود آمده است این میباشد که اولاً عنوان مقام قضایی در مادهی ۱۵، بعنوان دادستان در مادهی ۲۸ تبدیل شده و ثانیاً، عبارت بازجویی مقدماتی به تحقیقات مقدماتی تبدیل شده است. سوم این که عبارت حفظ علایم جرم در کنار آثار جرم به تعریف ضابطین دادگستری اضافه شده است.[۶]
مادهی ۲۹ قانون جدید مقرر می کند:
«ضابطان دادگستری عبارتند از:
الف – ضابطان عام، شامل فرماندها، افسران و درجه داران نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران که آموزش مربوطه را دیده باشند.
ب- ضابطان خاص شامل مقامات و مامورانی که به موجب قوانین خاص در حدود وظایف محوله، ضابط دادگستری محسوب میشوند؛ از قبیل روسا، معاونان و ماموران زندان نسبت به امور مربوط به زندانیان، ماموران وزارت اطلاعات و ماموران نیروی مقاومت بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. همچنین نیروهای مسلح در مواردی که به موجب قانون تمام یا برخی از وظایف ضابطان به آنان محول شود، ضابط محسوب میشوند.
تبصره- کارکنان وظیفه، ضابط دادگستری محسوب نمیشوند، اما تحت نظات ضابطان مربوط به این مورد انجام وظیفه می کنند و مسئولیت اقدامات انجام شده در این رابطه با ضابطان است. این مسئولیت نافی مسئولیت قانونی کارکنان وظیفه نیست.»
قانونگذار در قانون سابق، ضابطین عام را شامل کلیه مامورین نیروی انتظامی دانسته بود. این ایراد به قانونگذار وارد بود که معرفی کلیه کارکنان یک نیرو به عنوان ضابط قضایی، امری غیرمنطقی است. در قانون جدید این ایراد برطرف شده است و قانونگذار، صرفاً فرماندهان، افسران و درجه داران آموزش دیدهی نیروی انتظامی را به عنوان ضابط عام تلقی کرده و حتی پا را از این فراتر نهاده و در مادهی ۳۰، احراز عنوان ضابط دادگستری را بر فراگیری مهارت های لازم با گذراندن دوره های آموزشی زیر نظر مرجع قضایی مربوط و تحصیل کارت ویژهی ضابطان دادگستری منوط کرده است.[۷]
ضابطین خاص، افرادی هستند که صلاحیت مداخلهی آنها محدود و مقید به جرایمی خاص با شرایطی معین است و در غیر این موارد، حق دخالت و اقدام ندارند و قانونگذار در بند ب مادهی ۲۹، همین تعریف را پذیرفته و مقرر داشته که ضابطین خاص، شامل مقامات و مامورانی میشوند که به موجب قوانین خاص، در حدود وظایف محول شده، ضابط دادگستری محسوب میشوند.
موارد اشاره شده در بند ب مادهی ۲۹، تمثیلیاند نه حصری، لذا میتوان موارد دیگری را نیز بر این فهرست افزود: مهمترین ضابطین خاص دیگر که در این بند نیامدهاند عبارتند از: فرماندهی هواپیما نسبت به جرایم ارتکابی در هواپیما، کارکنان وزارت آب و برق، ماموران ادارهی جنگل بانی، مامورین شکار بانی، مامورین سازمان بنادر و کشتی رانی، کارکنان سپاه پاسداران، مامورین وزارت کشاورزی و منابع طبیعی، مامورین سازمان حفاظت محیط زیست و مامورین پست گمرک.
در خصوص ضابطان دادگستری اشاره به مامورین وزارت اطلاعات ، مفید به نظر می رسد.این وزارت خانه و مامورین آن در موارد خاص و مهمی ، وظیفه ضابط بودن را همراه خود می بینند .
بند «ب» ماده ۱۲۴ قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی در این خصوص مقرر می دارد :
« وزارت اطلاعات در کشف مفاسد کلان اقتصادی و سرقت میراث فرهنگی در مقام ضابط قوه قضاییه اقدامات لازم را به عمل می آورد .»
این بند ده این معناست که که در شرایط پیش گفته ، اختیارات ویژه ضابطان دادگستری به این وزارت خانه تفویض شده است .هدف قانونگذار از عبارت « در مقام ضابط قوه قضاییه » این بوده که در این موارد خاص ، وزارت اطلاعات نقش و عملکرد ضابط را داشته باشد و نه اینکه به معنای دقیق کلمه یک ضابط به شمار آید .در هر حال با توحه به این بند ، مسلما یکی از وظایف این وزارت خانه در مقام ضابط قضایی ، حفظ آثار و ادله جرم از اخفا و امحا ، خواهد بود .[۸]
[۱] .مصدق ، حجت… محمد ، نوآوری های قانون جدید آیین دادرسی کیفری در اندیشه ها و سیاست ها ، ماهنامه دادرسی ، شماره ۱۰۴ ، سال هجدهم ، خرداد و تیر ۱۳۹۳ ، ص ۳
[۲]. حیدری ، الهام ، اثبات دعاوی کیفری در ایران و انگلستان ، فصلنامه حفوف ، دوره ۴۳ ، شماره ۴ ، زمستان ۹۲ ، ص ۵۸
[۳] سلیمی، صادق و بخشی زادهی اهری، امین، تحلیل ماده به مادهی قانون آیین دادرسی کیفری ۱۳۹۲، انتشارات جنگل، جاودانه، چاپ اول، ۱۳۹۱، ص ۳۳٫
[۴] همان، ص ۳۴٫
[۵] . جعفریان ، زهرا ، امیر خانی ، زینب ، سازمان ضابطان دادگستری ، ماهنامه دادگستری ، سال یازدهم ، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۶ ، ص ۴۹
[۶] گروه علمی چتر دانش، قانون یار آیین دادرسی کیفری، چاپ پنجم، ۱۳۹۳، ص ۴۱٫