دانلود فایل های دانشگاهی - تحقیق - پایان نامه - پروژه
دانلود فایل های دانشگاهی -متن کامل- تحقیق - پایان نامه - پروژه - همه رشته ها -فرمت ورد-نمونه رایگان
دانلود فایل های دانشگاهی -متن کامل- تحقیق - پایان نامه - پروژه - همه رشته ها -فرمت ورد-نمونه رایگان
یعنی ادراک هر فرد از میزان نفوذی که بر تصمیمگیری دارد در مقایسه با میزان نفوذ واقعی وی در تصمیمگیری (وروم ۱۹۵۹) .
اگرچه همزمان با پیدایش گروههای انسانی و سازمانها، موضوع مشارکت مورد توجه قرار گرفت ولی، تا مراحل اولیه انقلاب صنعتی در سالهای آغازین قرن نوزدهم به این موضوع اهمیت زیادی داده نمیشد. تحقیقات و بررسیهای فردریک تیلور ولیلیان گیلبرت سبب شد تا اهمیت مدیریت در اداره امور روشن شود. گذشت زمان و تغییرات علم و فن آوری سبب پیدایش تغییر در تفکرات مدیریتی شد تا اینکه اندیشه « مدیریت مشارکتی » مطرح و به شکلهای گوناگون نمایان شد. (بختیاری، ۱۳۷۸، ص ۲۰)
با مطالعات محققانی مانند « مازلو» چستر بارنارد و لیکرت سبک جدیدی در مدیریت بنام مکتب « روابط انسانی » شکل گرفت، در این مکتب بر خلاف مکتب علمی، تاکید مدیریت بر بکارگیری قالب افراد، علاوه بر دست آنان است .کارکنان احساسات، نیازها و مطلوبها و رضایت مندیهای دارند که مدیریت باید آنها را درک کند و بر خورداری متناسب با آن انجام دهد (بختیاری ۱۳۷۸، ص ۱۳ -۱۲ )
بررسیهای زیادی انجام شد که از آن جمله پروژه تحقیقهاثورن مربوط به شرکت وسترن الکترونیک شیکاگو در سالهای پایانی دهه ۱۹۲۰ است که نقطه عطف تازهای را در تحول اندیشههای مدیریت و ارائه نظرات گوناگون درباره یک سبک نوین مدیریتی به عنوان مدیریت مشارکتی بوجود آورد. طرح سلسله مراتب نیازهای مازلو در ارتباط باعث انگیزش افراد و ارضای نیازهای آنان نشان داد که در مرحله از این سلسه مراتب بکارگیری شیوه مدیریت مشارکتی را میتوان به عنوان یک عامل انگیزاننده قوی مطرح کرد.
مطالعات مشهور فرنچ و کوچ[۱] در کارخانه لباس دوری هیوود (۱۹۴۸) روشن کرد که مشارکت کارکنان در تصمیم گیریها، میتواند در تغیر نگرش و همچنین در کاستن از مقاومت آنها در تغییر، موثر باشد (رنجبر، ۱۳۷۸، ص ۴۹)
مطالعات انجام شده توسط تانینیوم و مساریک انجام گرفت، نشان داده شد که مشارکت افراد در طراحی به منظور کاهش هزینه سبب میشود کارمندان خود را در حل آن، مسئول بدانند؛ در نتیجه، تولید افزایش یافته و به کیفیت کالا نیز افزوده شد. استعفا و غیبت و کم کاری کاهش یافت و هماهنگی بیشتری میان مدیریت و اتحادیه کارگری پدید آمد (رنجبر، ۱۳۷۸، ص ۴۹)
تحقیق دیگری که در یک کارخانه هشت هزار نفری در احمد آباد هندوستان و حل یک دوره هفت ساله انجام گرفت. رایس پیشنهاد کرد که کارگران با یکدیگر همکاری و تشریک مساعی داشته باشند. اجرای این طرح نشان داد، در حالیکه تغییرات فن آوری و ساختاری بطور معمول با مقاومت و مخالفت کارکنان روبرو میشود ولی مشارکت افراد در امور میتواند تاثیر بسزایی در کاهش مقاومت در برابر اینگونه تغییرات مهم داشته باشد
(رنجبر، ۱۳۷۸، ص ۵۰-۴۹).
پس از جنگ جهانی دوم، بحث مشارکت کارکنان در اداره امور واحدهای اقتصادی مطرح شد و تنها بتدریج باعث شد کیفیت کار و محصول بهبود یابد، بلکه با رواج نظامهای چون نظام پیشنهادات حلقههای کیفی و تیمهای خود گردان، سازمانها توانستند خود را با تحولات پر شتاب محیطی سازگار کنند. بدین ترتیب استفاده از نظام مشارکت کارکنان در شرکتها و موسسات صنعتی کشورهای غربی و ژاپن متداول شد و موفقیتهای زیادی را به ارمغان آورد. مدیریت مشارکتی در ایران برای اولین بار در ایران، (۱۳۶۶) به وسیله برخی از متخصصان زیر پوشش مرکز خدمات خود کفایی ایران بعنوان یکی از راه های موثر جهت افزایش بهرهوری در جامعه ایران شناخته شد. (رنجبر، ۱۳۷۸، ص ۵۰)
در مجموع بررسیهای بعمل آمده از تحقیقاتهاثورن در دهه۱۹۳۰ تا کارهای (کرت لوین) و همکارانش در دهه های (۱۹۴۰،۱۹۵۰) در شرکت هاروود و سپس در دهه های (۱۹۷۰،۱۹۶۰) در شعبه تازه خریداری شده ولدون تا کارهای مارک فرو همان در شرکت آ.ر.جی.باری، در دهه (۱۹۷۰) و در شرکت کیتلی اینسترونتز در دهه (۱۹۸۰) میتوان به یک نتیجهگیری کلی رسید و آن اینکه مدیریت مشارکتی میتواند نقش بسزایی در مدیریت بهینه منابع انسانی داشته باشد. (رنجبر، ۱۳۷۸، ص ۵۰).
۱-۲-۲–۱۱ بررسیهای مربوط به رشتههای مختلف علمی
هدف این بخش انجام مطالعه کلان در خصوص ادبیات بین رشتههای مختلف علمی به منظور شناسایی اهمیت مشارکت در تصمیمگیری در محیط سازمان میباشد. این بررسی به سه دسته تقسیم میشود
۱-۱۱-۱-۲-۲پیشینه روان شناسی صنعتی و سازمانی
حوزه روان شناسی صنعتی و سازمانی بسیار وسیع است (همانند حوزه رفتار سازمانی) ولی در این بررسی رابطه بین مشارکت در تصمیمگیری و روان شناسی مد نظر میباشد. طبق نظر آندرو کمپل[۲] (۱۹۸۴) مدیران نمیتوانند بطور موثر مدیریت بکنند بلکه اینکه از فرهنگ مشترک آگاهی داشته باشند. مفهوم فرهنگ مشترک میتواند به عنوان نگرشها، ارزشها، باورها، انتظارات افراد در داخل سازمان تعریف شود. این مطلب همچنین یک دیدگاه جامعه شناختی است که چگونگی رفتار افراد در گروه های تحلیل میکند، فرهنگ مشترک مشتمل است بر:
کمپل معتقد است که اگر سازمانی میخواهد سطح کارایی و اثر بخشی را بهبود ببخشد باید تلاش لازم را برای ایجاد یک گرایش یا تغییرات فرهنگی مبذول نماید. منظور این است که ارزشهای مختلف، باورها، انتظارات و نگرشها در طراحی شغلی مد نظر قرار گیرد. به منظور مناسب کردن هر نوع بر نامه ارتقاء بهرهوری، برای ویژگی خودش و سازمان باید سبک مشارکتی عملیاتی مورد توجه قرار گیرد.
شین[۳] (۱۹۸۴) اشاره میکند: سازمان باید یک فلسفه کلی داشته باشد تا براساس آن توانایی گفتن انتظارات از کارکنان را داشته باشد. سازمان باید کارکنان را به مهارتهای اجتماعی، تصمیمگیری و حل مساله مجهز کند و به آنها اجازه دهد که خودشان را بطور مناسبی در داخل سازمان هدایت کنند. ضمن اینکه سازمان بر تفویض اختیار و مسئولیتپذیری تاکید دارد افراد را برای کار در گروه نیز تشویق میکند.
کلب[۴]، روبن[۵] و مک اینتایر [۶] (۱۹۸۴) در رابطه با مشارکت میگوید:
مدیریت مشارکتی[۷] بیشتر بعنوان ابزار مثبتی برای ارتقاء کارکرد سازمانی مورد بررسی قرار گرفته است. افرادی که در تصمیمگیری درگیر میشوند نه تنها احساس رضایت بیشتری میکنند بلکه ارتقا اطلاعات و قابلیتهای حل مساله ناشی از فرایند مشارکتی، موجبات کار آمدی و اثر بخشی بیشتری را فراهم میآورند.
کلب، روبن و مک اینتاینر (۱۹۸۴) نظر سیستم های باز سازمانی را مورد بحث قرار میدهند و معتقدند که اگر سازمانی میخواهد زنده بماند باید با محیط خود سازگاری پیدا کند، بنظر آنها کارکرد سازمانی بدون مطالعه ارتباطات محیط سازمان نمیتواند درک شود و این موضوع به تئوری اقتضایی سازمان منجر شده است که در آن هیچ بهترین روشی برای اداره سازمان وجود ندارد.
هنگامی که نظریه سیستم های باز سازمانی و رویکرد توسعه سازمان برای درک فرهنگ سازمان مورد استفاده قرار میگیرند، شیوههای مشارکتی معنی دار میشوند. زمانی که فرهنگ سازمانی درک میشود احتمال شیوههای مشارکتی موفقیت آمیز افزایش مییاید.
در ارتباط با گروهها این محققین توضیح میدهند. ماهیت گروه ویژگی تاثیر آن بر بالندگی اعضاء را تعیین میکند. ارزشها، پایداری ارزشها، جو گروهی و ماهیت تطبیق مورد در خواست گروه تعیین میکند که آیا گروه احتمالاً اثر مثبت یا منفی بر روی گروه یا رفتار اعضاء آن را داشته باشند یا خیر؟
ویژگیها و مشخصات عملکردی یک گروه موثر ایده آل عبارتند از:
کلب، روبن ومک اینتایر اهمیت رهبر خوب را مورد تایید قرار میدهند خصائص رهبر خوب از نظر آنها بدین شرح است:
تاچ[۸] و گرانت[۹] (۱۹۸۲) در مطالعه خودشان درباره مشارکت از دیدگاه روان شناسان توضیح میدهند. که بعضی از روانشناسان تغییر سازمانی و تغییر فردی را از یکدیگر جدا نمیسازند.
تمام افراد هنگامی که در کار مشارکت میکنند، یاد میگیرند، رشد میکنند و خودشان را ارضاء میکنند و رضایت و پاداش از کار را همانطوریکه انتظار میرود بدست میآورند. در غیر اینصورت افراد احساس از خود بیگانگی، استرس، بی قدرتی، بی معنایی و فقدان باز خورد میکنند که منجر به یاس و حتی بد بینی میشود. چون اساس سازمان را کارکنان تشکیل میدهند. لذا سازمان بدنبال آن است که در امر توسعه سازمانی آنان را مشارکت دهد. این محققین در خصوص مفهوم مشارکت دیدگاه های دارند و استدلال میکنند: «مشارکت کارکنان» یک مفهوم با چند بعد بر جسته است.
و مشارکت کارکنان اشاره میکند به :
ما بواسطه مشارکت فرصتهایی را برای تصمیمگیری بر شغل و درباره آن منظور میکنیم. تاچ و گرانت (۱۹۸۲) همچنین تاکید میکنند که اهداف راهبردهای مشارکتی باید بر زنجیره فرماندهی در سازمان غلبه کند و عواملی را جهت تعیین چگونگی انجام کار به کارکنان ارائه نماید. این دادههای کلیدی در رابطه با تغییرات، مد نظر قرار میگیرند. رویکردهای مشارکتی از این مطلب نشأت میگیرند که هنگام تحمیل نوآوریها از بالا، مقاومت ایجاد میشود. مشارکت از یک پایگاه اطلاعاتی جهت شکل دهی دانش در خصوص تکنولوژی تغییر و اختیاراتی برای انجام بهتر شغلی استفاده می کند. در حقیقت این مولفین توصیه میکنند که مشارکت (فرصتهای برای طرح ایدهها و اجراء) باید اجزا تفکیک ناپذیر مدل مدیریتی ریشه درخت باشد.
مشارکت باید اساس دانش مشارکت کنندگان را افزایش داده و مفهومی از ایجاد صلاحیت و باور فردی را پرورش دهد که آنها میتوانند وجود افتراقی را بوجود آورند. فرصتهایی برای ایجاد ایدهها بدین معنی است که سازمان باید جو اعتماد را پرورش دهد. کارکنان باید همچنین احساس کنند که نظرات آنها جدی گرفته میشود.
این بدان معنی است که نه تنها، گاه برای تلاشهای مشارکتی باید ارزش قائل شد بلکه ساختار سازمانی باید امکانات لازم را جهت ایدهها و عقاید فراهم سازد.
پیشتر، هرگونه تلاش برای تغییرات داخل سازمانی با درگیری تمام سطوح مشارکت کنندگان احتمالا بهتر انجام شده است، با وجود این، تصور گروههای حل مساله که در آن مشتریان، کارکنان، مدیریت میانی و مجریان در یک موقعیت برابر یا متعادل قرار میگیرد به اندازه کافی افراد را متاثر میسازد تا تلاشهای بیشتری را برای تغییرات از خود نشان دهند. آنچه مورد نیاز است، تعامل اولیه مربوط به گروههای ناسازگار ابتدایی به منظور گسترش اثر راهبرد مشارکتی میباشد (مه یر[۱۰] و ورسر[۱۱] ۱۹۸۲، به نقل از رادمنش، ۱۳۸۱،
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط فاطمه کرمانی در 1399/09/06 ساعت 10:57:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |